بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت مریم مهدی زاده

                مجموعه ی آبنبات های آقای صدقی هم تمام شد.
اولین جلد این مجموعه را که خواندم و برایش یادداشت نوشتم با خودم گفتم شاید نظر دادن در مورد قلم نویسنده بدون خواندن هر ۴ جلد بی‌انصافی باشد، این شد که مجبور شدم هر ۴ جلد را بخوانم و البته دعاگوی آقای میرطاهر مظلومی هم شدم که جلد آخر را هم صوتی کردند تا مجبور نباشم وقت جداگانه‌ای برایش بگذارم و هنگام انجام کارهای خانه به آن گوش دادم.
بعد از خواندن هر چهار جلد متاسفانه باز هم نظرم همان است که در مورد اولین جلد نوشتم.
نکات مثبتی که در خواندن این مجموعه به نظرم آمد و دوست داشتم:
۱. روان بودن داستان
۲. روایت داستان در بستر سنت ها و آداب و رسوم شهر بجنورد
۳. پیش بردن داستان در بستر اتفاقات و شرایط سیاسی اجتماعی فرهنگی در سالهای بعد از انقلاب و معدود تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی نویسنده
۴. کنایه‌هایی که به رفتار تیپ‌های مختلف شخصیتی در کتاب مشهود بود.
۵. استفاده از گویش و لهجه بجنوردی برای شخصیت های داستان به جای زبان فارسی معیار
ولی شوخی‌های جنسی، بی‌ادبی ها، مسخره‌کردن‌ها و سر کار گذاشتن‌ها که متاسفانه زیاد در طول داستان به چشم می‌خورد را دوست نداشتم و نپسندیدم و به کسی هم خواندن این مجموعه را توصیه نمی‌کنم؛ چون فکر می کنم بار اصلی خنده گرفتن نویسنده از مخاطب در این مجموعه همین شوخی‌های جنسی، مسخره‌کردن‌ها، سر کار گذاشتن‌ها و بی‌ادبی‌هاست و معتقدم نباید سطح خندیدنمان این‌قدر پایین باشد...
پ.ن ۱: بعضی به شوخی های این کتاب +18 می گویند، بعضی وقت‌ها با خودم فکر می کنم ۹۹+ هم حیف است خوراک ذهنش این نوشته‌ها باشد.
پ.ن۲: امتیازم به کتاب بابت همان نکات مثبتی است که ذکر کردم.
پ.ن ۳: هنوز به این جمع بندی نرسیدم که نکات مثبتی که در این مجموعه به نظرم آمد بر نکات منفی اش غلبه دارد یا نه...هنوز به این سوالم نتوانستم جواب بدهم که چرا نویسنده محور شوخی و خنده های داستانش را این مسائل قرار داده؟ واقعا سطح خنداندن مخاطب ایرانی همین سطح است یا قرار است به این سطح تنزل پیدا کند؟
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.