یادداشت
1401/7/28
3.6
45
کتاب با یک ایدهی بینهایت درخشان شکل گرفته؛ اما در نهایت میشه گفت ابتر مونده و جز برای عدهیی از قشری خاص امیدزا و امیدساز نخواهد بود؛ که اون قشر هم به هیچوجه سراغ این کتاب با اسم ویل دورانت روی جلدش نمیرن ترجمه حتی گاهی، مثلا تو بخش نامهها به فاجعه پهلو میزنه تا حدی که جاهایی هست که جملات جدای از بیاندازه سخت خون شدنشون، هیچ معنای بهخصوصی رو هم متبادر نمیکنن؛ جناب شهابالدین عباسی با چه اعتماد به نفسی کتاب ویل دورانت ترجمه کردند و بنگاه ترجمه و نشر با چه رویکردی چاپش کرده هم در نوع خودش عجیبه اما از حق نگذریم قسمتهایی از کتاب که مترجم موفق به بریدن نفس و صدای ویل دورانت نشده، بسیار بسیار جذابه؛ تصویری که از جامعهی ناامید آمریکا در کوران بحران نالی ابتدای دهه سی میده و نوع نگاه شخص دورانت به مسائل اخلاقی آن روزگار هم جالب توجه هستش. مشخصا دورانت از ارزشهایی مثل ازدواج، فرزندآوری قشر تحصیل کرده و دموکراسی و انتخابات دفاع میکنه و ضدارزشهایی مثل روابط جنسی به قائده و رشد نفوس در اقشار فاقد سواد و تحصیلات رو نکوهش میکنه و پیشبینی میکنه که با این روند در آینده نهاد خانواده ارزش و اهمیتشو از دست میده و دموکراسی رو به افول میره و قشر بیشمار فاقد اطلاعات و معلومات به دلیل کژکارکردهای دموکراسی کسایی رو به قدرت میرسونن که باعث افول آمریکا در برابر آسیا میشن؛ که خب میبینیم که شدن این آیندهنگریهای دورانت بینهایت جذاباند. اما کتاب در نهایت در جستجوی معمای زندگی تقریبا ناکام میمونه
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.