یادداشت

        همانطور که از ظاهرش پیداست این یه کتاب انگیزشیه که اتفاقاً به آدم انگیزه هم میده؛ البته یه‌کم بیشتر از اونی که مطالب زرد به آدم منتقل می‌کنن که ناپایدارن و در نهایت به عمل منجر نمیشن.
نویسنده از خودش میگه که طی یه حادثه توی بچگیش دچار آسیب مغزی میشه و بعد از اون دچار مشکلات یادگیری و تمرکز میشه که پیش بردن زندگی رو براش خیلی سخت می‌کنه اما برخلاف خیلی از آدما، اون وضعیت رو نمی‌پذیره و تلاش می‌کنه تا تغییرش بده و تغییرش هم میده و حالا به اون جایی رسیده که به خیلی از آدما یاد میده که چطور محدودیت‌ها رو کنار بذارن و اونجوری زندگی کنن که باید، نه اونی در طی سال‌ها بهشون القا شده یا به اشتباه باورش کردن.
کتاب روونیه. تأثیر گذاره. حتی اگه همه‌اش دقیقاً به کارتون نیاد یا یه سری چیزاشو قبلا خونده یا امتحان کرده باشید، از جهات زیادی می‌تونه بهتون کمک کنه. برای من که اینطور بوده، توی طرز فکری که داشتم، شیوۀ زندگیم، باورهام و خیلی چیزای دیگه تاثیر مثبت و قابل توجهی گذاشته. امیدوارم این کتاب بتونه به شما هم کمک کنه اگر خیلی وقته که مثل سابق نمی‌تونید فعالیت کنید، از خودتون و اونجوری که زندگیتون رو می‌گذرونید رضایت ندارید، اعتماد به خودتون و توانایی‌هاتون رو از دست دادید و ابرای سیاه خیلی وقته که روی نگاهتون به همه‌چیز سایه انداختن.