یادداشت مجتبی شیرانی

                اتل لیلیان وینیچ نویسنده ی زن انگلیسی روایتی متفاوت از قهرمانی خاکستری به دور از نقاب های فریبنده ی فرا انسانی با همه ی ویژگی های خشم و کینه و محبت ارائه میکند و آن را مقابل کلیسای فاسد و ریاکار آن زمان قرار میدهد و مجسمه ی بی روح و گنگِ خدایانِ کلیسا را در مقابل چشمان مبهوت خواننده خورد میکند
نام خرمگس برگرفته از لقب سقراط است زمانی که در دادگاه به اتهام فاسد کردن جوانان حاضر شد و گفت من مانند خرمگسی هستم که مردم این شهر که همانند اسب تنبلی هستند نیش می‌زند تا راه بیفتد و سقراط میگفت من با اندیشه مردم را به حرکت درست وا میدارم
این رمان به قدری داستان جذاب و گیرا و متناسب با حال ما داره که نمیتونید از پای اون بلند بشید
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.