یادداشت
1403/2/28
روی چه حسابی کتاب را در دستهی جستارها قرار دادهاند نمیدانم. از نظر من روایتهایی بود ناپیوسته و تقطیع شده از شهرهایی که طلوعی در آنها مدتی از عمرش را گذرانده. چندجا در مورد کتاب خواندم بدون ترس نوشتن را از طلوعی بیاموزید. شاید بهتر باشد از خود طلوعی الگو گرفت و واژگان را دقیقتر انتخاب کرد. من واژهی بیپروا و بیقید نوشتن را مناسبتر میدانم. تا اواسط کتاب فقط همین نکته آزارم میداد. اما از دمشق به بعد گرچه جذابیت روایتها به دلیل نو بودن شرایطشان برای من بیشتر شد اما غالبا در پایان روایت دچار یاسی میشدم با این سوال بیپاسخ: خب که چی؟ انگار که نویسنده در انتشار آنها عجله داشته و به اندازهی کافی روی روایتهایش وثت نگذاشته باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.