یادداشت م.الف
1401/9/14
ارسطو فیلسوف بزرگ باستانی عنصر خیال را مهم ترین مشخصه شعر میدانست؛ بر همین اساس رنجهای ورتر را نیز میبایست شعر یا رمان شعر گونه به حساب آورد؛ رمانی شعر گونه با تصویر هایی زنده و پر احساس و تخیلی سرشار که خون مخاطب را به جوش میآورد و عواطف او را به خروش وا میدارد. این رمان به سرعت در زمره عاشقانه های جاودان در آمد و در کنار عاشقانه های جاودانه ای مثل رومئو و ژولیت و تریستان و ایزوت،در حافظه بشری رنگ ابدیت یافت. تا مدت های بسیار هر جوانی معشوقه اش را در آینه "لوته" میدید و احساس خود را در جوش و خروش"ورتر"مییافت. حتی گفته شده رنج های ورتر پس از انتشار موجب افزایش خودکشی جوانان پاکباخته شده است که بعید نیست این سخن بهرهای از اغراق داشته باشد. به هر روی این کتاب به نوعی خلاصه ترین و بهترین نمونه رمانتیسم ادبی است با این قید که همچنان رگه هایی از کلاسیسیسم در آن موجود است. با این همه نباید از قلم انداخت که پرداخت داستانی خالی از خلل نیست، چه نامه ها پاسخ های ولیهلم را در بر ندارند و خواننده تنها تک نگاری های ورتر را میخواند؛ در نهایت وقتی که دیگر چاره ای برای نویسنده نمیماند پای ناشر به میان می آید تا روایت ناقص نماند. سرانجام باید یادآور شد که داستان های کلاسیک و رمانتیک برای امروز ممکن است قدری خسته کننده و یکنواخت به نظر برسند. دلیل این امر را باید عادت ما به هنر مدرنیستی برشمرد. به هر روی امیدوارم از مطالعه اش لذت ببرید که به قول مارسل پروست: یگانه زندگی واقعا زیسته ادبیات است!
21
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.