یادداشت محمدحسین معصومی

جنگ و صلح در اسلام: نقد و بررسی نظر فقهای شیعه در آیینه قرآن و سنت
        بسم الله
واقعیتش در فیدیبو داشتم همینجوری گشتی بر کتاب ها میزدم که چشمم خورد به این کتاب،برام اسم کتاب و موضوعش جذاب بود به خصوص پیش گفتار و مقدمه ای که نویسنده گفته بود.
با امید اینکه ایشالا چیزی از قلم نندازم در مورد نویسنده بگم. 
نویسنده کتاب آقای سودمندی هست، ایشون تخصص اصلیشون حقوق هست ولی در علوم سیاسی هم تبحر دارن به خصوص در ابعاد جامعه اسلامی و هم چنین گرایش خاصی نسبت به حقوق ملل و حقوق بشر دارن و فکر میکنم همین مسئله باعث شده چنین کتابی رو بنویسن. 
دغدغه اصلی ایشون در کتاب بررسی جنگ طلبی اسلام هست و به عنوان بررسی یک شبهه یا مسئله این قضیه رو دوست دارن باز بکنن. 
واقعیت این هست که موضوع و فراگیری بحث، به شدت سنگین و وسیع هست یعنی جناب سودمندی به جنگ کسانی از بزرگان و نام داران دین رفته که شاید تریلی اون ها رو نمیکشه! و همین کار کتاب رو و حساسیت نظرات رو زیاد کرده. حتی اگر شده بابت همین قضیه هم باید گفت این کتاب صرفا یک روزنه و دید فکر متفاوت به شما میده و نمیشه به عنوان یک کتاب مطلق و با مطالب دقیق علمی_دینی اون رو حساب کرد. 
کتاب پر است از نظرات فقها و مفسرین من جمله مکارم شیرازی و علامه طباطبایی و شیخ طبرسی. 
اوایل کتاب داشتم نا امید میشدم ولی در ادامه بحث ارجاع دهی و وزن سخنان من رو به کتاب برگردوند، گرچه باز هم دچار ایراد اساسی هست و لازم بود جزئی تر به نظرات و صحبت ها پرداخته و ارجاع داده بشه. 
کتاب در فصل یا بخش اول به بررسی  و تعریف جهاد و نظر فقها در مورد، جهاد رو میاره و در آخر نتیجه میگیره اگر قرار باشه بر طبق نظر فقها عمل کرد، اسلام دین جنگ طلبی محسوب میشه و فقط مقداری در اهل کتاب بودن یا نبودنش تفاوت وجود داشته و شیوه بر خورد با اون ها. و این فصل یک رو پایه دعوای خودش قرار میده. 
و در فصل دوم سنگین ترین و اساسی ترین بحث کتاب شروع و بررسی میشه، یعنی تفسیر قرآن کریم. 
در این بخش به کند و کاو در سوره ها و آیات میپردازه و نظر خودش و مفسیرین رو بروز میده. 
در این بخش باید بگم که خیلی از تفسیر های علامه طباطبایی رد و دارای خطا تشخیص داده میشن و در کتاب این مخالفت ها با علامه پر رنگ هست. (رد کردن صحبت ها و نظرات علامه کار هر کسی واقعا نیست!)
ولی به هر حال نویسنده با بررسی قرآن که انصافا هم با وزن و اعتبار خوبی همراه هست، نظر فقهای بزرگ در فصل اول رو زیر سوال میبره و پایه و اساس اون آیه هایی رو که ازشون برداشت بر جدال با کفار میشه رو پالایش میکنه.
فصل سوم به سنت  و تاریخ میپردازه که بسیار کوتاه و فشرده هست ولی نویسنده ارجاع دهی مناسبی به مطالب داره که خواننده میتونه بره به دنبال اون ها و یا اگر اطلاع کافی از تاریخ صدر اسلام داشته باشه میتونه بررسی بکنه.
فصل چهارم آیات صلح و مصالحه رو مورد بررسی قرار میده به عنوان تیر آخر کار
 و فصل پنجم حرف اصلی خودش رو.
در اصل نام کتاب میتونست اساسا "جهاد ابتدایی" باشه! نویسنده با تمام پی ریزی ها و صحبت هایی که کرد، خواننده رو به این سمت برد که اون بُعد جنگ طلبی مربوط هست به موضوع جهاد ابتدایی و یا به صورت تعدیل تر، احکام جدال با عموم کُفار و سعی داشت این دو مورد رو تا جایی که میتونه قابل کنترل تر (و شاید به بیان امروزی انسانی تر) بکنه.
کتاب چون توسط یک حقوق دان نوشته شده رنگ و بوی حقوق بین الملل و مسائل حقوقی درش دیده میشه که جالب هست و نکته مهمی که در مورد این موضوع وجود داره اینه که این مسئله یک نوع دید و برداشت تاریخی هم به خواننده خواهد داد و مهم خواهد بود مثل مسائلی مثل حمله اعراب به ایران و کشورگشایی ها و سنت و احکام آن ها.
در پایان کتاب با همه تفاسیر و بررسی ها نویسنده حتی با وجود وضع فعلی طبق برداشت هایی از سخنان علامه طباطبایی و مطهری به این نتیجه میرسه که حتی در صورت باطل بودن تمامی صحبت های کتاب، طبق مصلحت نظام اسلامی، بهتر هست از احکام جهاد ابتدایی جلوگیری بشه برای حفظ نظام...
در مجموع کتاب جالبی بود ولی قطعا نیازه که کتاب های دیگری و مطالعه بیشتری در سنت و قرآن انجام بشه تا بهتر مطالب جا بیفته و یا گره ها باز بشن
      
8

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.