یادداشت زینب لطفعلیخانی
1402/8/5
سی سال پیش، وقتی که هشت ساله بودم این کتاب را هدیه گرفتم. در ظاهر کتاب کلفت و بدریختی بود اما در باطن کاملاً برعکس. آنقدر که جلدش را دوست نداشتم سی سال بعد کتاب را خواندم. همین دیروز که کتاب تمام شد، حسرت خوردم که چرا در هشت سالگی نخوانده بودمش. کتاب پر است از داستانهایی آموزنده، پندآموز و راهنما برای زندگی. زبان مهدی آذریزدی روان و دوستداشتنی است و گاهی حرفهایی خودمانی اول هر بخش یا لابهلای داستانها خطاب به بچهها نوشته است که خواندن این کتاب را شیرینتر میکند. توصیه میکنم کتاب را حتماً بخوانید، حتی با تأخیر سی ساله...
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.