یادداشت علیرضا نوریان

                نویسنده کتاب با بیان احکام اقتصادی اسلام، تلاش کرده است که قوانین عمومی اقتصاد اسلامی را کشف کند. من با بسیاری از تحلیل‌های نویسنده همراه نشدم، ولی خب احادیث جالبی در این کتاب جمع‌آوری شده‌اند و نظرات نویسنده بسیار قابل توجه هستند:

- اقتصاد اسلامی یک مکتب است و شاخه‌ای از علم نیست. برای مثال نمی‌توان آن را با فیزیک اسلامی مقایسه کرد.
- مشکل اقتصاد از نظر سرمایه‌داری کمبود منابع طبیعی برای خواسته‌های انسان است. از نظر کمونیسم مشکل، تضاد میان شیوه تولید و روابط توزیع است و از نظر اسلام مشکل اقتصاد، ستمگری و ناسپاسی انسان است.
- فصل مشترک میان مکتب اقتصادی اسلام، سرمایه‌داری و کمونیسم، رشد تولید و بهره‌برداری از طبیعت تا بیشترین حد ممکن در چارچوب مکتب است.
- مال برای خداست و انسان‌ها جانشین خدا در زمین هستند؛ یعنی مثل وکیل باید همانطور که خدا دستور داده آن را خرج کنند.
- مالکیت خصوصی یک وظیفه اجتماعی است.
- مالیات نباید به زور گرفته شود و انقاق باید به صورت یک عبادت انجام شود.
- هر کس از منابع طبیعی مثل چشمه، جنگل، معدن و ... به اندازه نیاز خود می‌تواند برداشت کند و مالک آن شود.
- سرمایه فقط می‌تواند مشارکت کند، ابزار فقط می‌تواند مزد بگیرد و کارگر هم می‌تواند مزد بگیرد و هم مشارکت کند.
- واسطه‌ای که فقط خرید و فروش می‌کند و هیچ کار دیگری انجام نمی‌دهد مورد پذیرش اسلام نیست. برای مثال یک نفر نمی‌تواند کاری را قبول کند و فقط با مبلغ کمتر به دیگری بسپارد و یا خانه‌ای را اجاره کند و فقط با مبلغ بالاتر به دیگری اجاره دهد.
- کالایی را که پیش‌خرید می‌کنیم، نمی‌توانیم قبل از تحویل گرفتن با سود بفروشیم.

متأسفانه کتاب در سال ۱۹۶۰ نوشته شده است و به طور مفصل اندیشه کمونیسم را که حالا دیگری طرفداری ندارد، نقد کرده است. همچنین اقتصاد سرمایه‌داری که نویسنده آن را نقد می‌کند با واقعیت اقتصاد آمریکا فاصله بسیار دارد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.