یادداشت سیده فاطمه کشمیری🇵🇸

                شایدم دارم زیادی سخت گیر می شم...

ترکیب انتن ندادن موبایل ها، گیر کردن در جزیره، که اطرافت ابه ودسترسی به جای دیگه ای نداری، طوفانی شدن هوا، شوهری با گذشته خوب اما وضعیت فعلی کمتر از سطح توقع که بنظر میاد دلش پیش دختری که قبلا فقط باهم دوست بودن گیر کرده و توهم خیانت همسر فعلیش، خود کم بینی خانمی که سعی میکنه تا دخل و خرج خانوادشون رو بهم می رسونه، برای جور کردن خرج پرستار بچه به زحمت می افته که یه سفر مجردی با شوهرش بره و ازدواجش رو نجات بده، حالام که اومدن در کنار خانمهای دیگه از همه نظر احساس خود کم بینی می کنه بنظرم دیگه تکراری شده این نویسنده ها چطوری روشون میشه تو چشم ایده های قشنگی که اون بیرون منتظرن، نگاه کنن؟؟؟😑

پ.ن: لطفا بر من نشورید، من خودمم می نویسم و متوجهم کار چقدر سخته باور کنید🫠

        
(0/1000)

نظرات

کاملا منطقی 🫡
1
بخودا تقصیر من نیست همینجوریه😆😅 
mobi

1402/12/29

یعنی نخونیمش؟
1
نه بابا... گناه داره بخونیدش😅 ولی انتظاراتتونو بیارید پایین  خدا وکیلی اونقدری که بعضا میشنویم فراتر از انتظار نیست راستش...🤷🏻‍♀️
 میشه چند تا پیشنهاد جنایی حداقل بدم بهتون؟ 
mobi

1402/12/29

من الآن یه هفته دنبال چندتا رمان جنایی و فانتزی خوبم 
هرکتابی انتخاب میکنم یکی بد میگه پشیمون میشم😑