یادداشت سید امیرحسین هاشمی
1401/11/22
3.3
3
"دوران داوری" جلد اول از سهجلد کتابی که قرار است حامد زارع در مورد سهتن از فیلسوفان معاصر ایران بنویسد و شخصیت اصلیِ آن رضا داوری اردکانی است. دو جلد دیگر قرار است به سید جواد طباطبایی، فیلسوف ایراناندیشی که همین اواخر سال 1401 درگذشت، و سید حسین نصر اختصاص داشته باشد. حامد زارع چند جلد کتاب گفتوگو با فیلسوفان/اندیشمندان/مجتهدان ایران معاصر منتشر کردهاست. مطالعهٔ گفتوگوی وی با غلامحسین ابراهیم دینانی و سید مصطفی محقق داماد به من اثبات کرد که حامد زارع به عنوان یک ژورنالیست، زندگینامه خوب مینویسد. کتابِ "دوران داوری" هم سیاههی کتابهای تکنگاری و شرححال حامد زارع را تکمیلتر میکند؛ البته که از سری کتابهای گفتوگو، جلدِ مفصلی به رضا داوری اختصاص دارد. اما این کتاب علاوه بر شرححالِ زندگیِ رضا داوری و به بهانهی او فضای فکری چندین دهه از ایران را تصویر میکند؛ زمانهای که من به عنوان یک متولد دهه 80 قرنِ 14، فعلا بسیار منتقدانه بهش نگاه میکنم و حال دلم باهاش خوش نیست. مطالعه این کتاب که بسیاری از سکانسها و تصاویر آن در دانشگاه تهران میگذرد، اتمسفر آن دوران دانشگاه تهران را، لااقل در دانشکده ادبیات و علومانسانی، دوستداشتنیتر از زمان حال نشان میدهد. تا حدی هم حق با کتاب است، شاید :) فعلا افاضات خودم رو کنار میذارم و میرم سراغ خود کتاب. در کنار رضا داوری و به بهانهی او از بسیاری از اساتید بنام دهه 30 و 40 فلسفه دانشگاه تهران مثل دکتر صدیقی و مهدوی نام برده میشود. اما نقش مکمل این اثر بلاشک احمد فردید بود، کسی که لفظ "غربزدگی" را جعل کرد. اصطلاحی که آلاحمد بر سر زبانها انداخت. فردید استاد دانشگاه و فیلسوفی است که نمیتوانست بنویسد و بجز روایتهای شاگردان و چند جلسه برنامهای که در تلوزیون اجرا کرد، متن و نوشتهای در خور از او به ما نرسیده و بروز او در کلاسهای درس، برنامهی تلوزیونی فوقالذکر و جلسات خصوصیاش بودهاست. در ادامهی کتاب دعوای پوپری/هایدگری به نمایندگی سروش/فردید که چندین سال دوگانهی پر بسامد فضای فکری ایران بود تصویر شده است. با اینکه حامد زارع جذاب و پرجزئیات این دعوا را صورتبندی کردهاست، اما نتوانستهاست بیطرف و خنثی به این دعوا نگاه کند. نویسنده با زبان گزنده، گزینش دلبخواه واقعیات تاریخی و حربههای ژورنالیستی، سروش را پیامرسان خفقان و منادیدار بیانصافی و رضا داوری و فردید را طرف حق مجادله قرار دادهاست. البته به رفتارهای عبدالکریم سروش و اعوانش نقدهایی وارد است اما حامد زارع یک دعوای نظری و مجادلهی فکری را به ویژگیهای شخصی و کنشهای خارج از فعالیت علمی طرفین فروکاستهاست و این کژتابیِ بسیار دارد. در پایان شایان به ذکر است علیرغم نقد بالا، کتاب "دوران داوری" را اثری قابل توجه و مفید یافتم و این کتابِ خوشریتم و غنی، باعث شد اهمیت دکتر داوری را بیشتر درک کنم و در ادامه برنامهی مطالعاتی خودم، برخی از نوشتههای اساسی ایشان را قرار بدم و مطالعهی این کتاب را به علاقهمندان فلسفه و تاریخ معاصرِ اندیشهی ایران پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.