یادداشت سیدحسین موسوی

این کتاب و
                این کتاب و این جلد از این سری کتاب جذابیتش از اونجا آب میخوره که خیلی چیزا رو بعد از 5 کتاب بالاخره ازشون پرده برداشت و رو کرد، و البته متحد شدن محافظان و جادوگران (که عمری دشمن هم بودن) خالی از شگفتی نبود.

اولا که هویت واقعی آلیس رو شد
و همچنین هویت واقعی مادر تام، حالا نمیدونم که این مطالب به فراخور زمان به ذهن نویسنده خطور کرده و یا این که از ابتدای امر چنین مطلبی در ذهن نویسنده بوده ولی در حال پازل زیبایی رو کنار هم چیده بود.

درگیری با دزدان دریایی نکته شگفت دیگه ای بود که در ظاهر جادوگران رو تا مدتها از خون بی نیاز میکرد.
این کتاب ی مطلب دیگه رو هم درخودش جا داده بود و اون این بود که به صورت ریز و مویی شخص اول رو داشت به تاریکی نزدیک می‌کرد،
اول اونجا که برای نجات جان بهترین دوستش مجبور شد از طلسم تاریکی استفاده کنه و دوم اونجا که برای یافتن جای دقیق اوردین و صدالبته همراهانش مجبور شد با فیند وارد معامله بشه و عملا روحش رو فروخت.

وجه تمایز دیگه این کتاب وجود دو تراژدی بود،
یکی بیل ارکرایت که در واقع از خودگذشتگی کرد
و دوم مادر تام که برای کم کردن قدرت تاریکی خودشو فدا کرد.

علی ای حال در پایان نقطه عطف جالبی رقم خورد و در حالی که تام منتظر تقدیر خودش بود به یکباره اتفاق جالبی افتاد که جانش رو تا مدتی نجات داد،

بشین پای کتاب
با خودش میبره شما رو 🥲🥲
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.