یادداشت علیرضا نوریان
1403/10/11
زندگی این مادر شهید، پر از رنج و سختی بوده است. او سالها در یک اتاق کوچک زندگی کرده و در همین اتاق چند فرزند را بزرگ کرده است. علاوه بر این، او در طول زندگی از مادر پیر خود و مادر پیر شوهرش نیز مراقبت میکرده است. در این سالهای مستاجری، او به صاحبخانهاش هم کمک میکرده، برایش غذا میپخته و حتی هفتهای دو بار حوز خانه را تمیز میکرده است. این خانم سه فرزند شهید دارد. هر کدام از فرزندانش که به جبهه میرفتند و شهید میشدند، او جلوی فرزند بعدی را نمیگرفت. فرزند سومش در زمان اعزام دانشآموز بوده و مسئولین پایگاه به خاطر شهدای زیاد خانواده، نمیخواستند او را به جبهه بفرستند. اما این مادر با مسئول پایگاه صحبت میکند و از او میخواهد که فرزندش را به جبهه بفرستند. به نظرم زندگی این خانم، فاصله بسیار زیادی دارد با انتظار ما از «یک زندگی معمولی». نمیدانم که مادران امروز که به دنبال یک زندگی معمولی (بدون مشکل) هستند، آیا میتوانند فرزندان خود را یکبهیک و با رضایت در راه خدا فدا کنند یا نه!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.