یادداشت افشین

افشین

افشین

1403/4/28

مدیر مدرسه
        مردی که رشوه می‌دهد و مدیر مدرسه می‌شود، مدیر شده تا دیگر دردسرهای سر کلاس را نداشته باشد، میخواهد کناره‌ای بنشیند و حقوقی بگیرد... همین رشوه دهنده بعدا چنان ضد فساد اداری می‌شود که نگو...حاضر نیست هیچ خلافی بکند حتی اندک سوری بدهد برای گرفتن حقوق مدرسه از اداره فرهنگ
بعدتر دلش برای بچه ها می‌سوزد و برای آنها به سرمایه‌دار های شهر که ظاهراً خیلی ادعای دین هم دارند رو می‌زند و خیلی ناراحت می‌شود انگار که لکه ننگی شده
تنوع معلم ها و روش های آنها را می‌بینیم، نقدی به تنبیه بدنی بچه‌ها و ... اما این وسط یک معلم با گرایش‌های سیاسی خاص(احتمالا چپ) فراری می‌شود و بعدا زندانی و او یک روز هم بلاخره به ملاقات این معلم می‌رود
در آخر این مدیر سر ماجرایی دادگاهی می‌شود و متن آماده می‌کند و میخواهد نطقی بکند، مسئله بدون نطق او حل می‌شود ولی او که نتوانسته نطق کند استعفا می‌دهد...انگار که شنیده نشدنش خیلی برایش سنگین آمده 


      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.