یادداشت معصومه توکلی
1402/01/30
!آخ که چه قدر دوستش داشتم از همان بار اوّل که توی دهکده دیدمش بهم الهام شده بود که دوستش خواهم داشت. تا پریروز که از مرکز تبادل خریدم و دیروقتِ شب، یک نفس خواندمش... کاش یکی قصه شان را می گفت! کاش خود داداشی به آرزویش رسیده باشد و قصه شان را نوشته باشد...
6
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.