یادداشت •/غین عین🇵🇸/•
1403/9/18
بسم الله الرحمن الرحیم ؛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ✨ شخصیت درجه ۱،داش مشتی روزگار،هیکلی تنومند،یه سر و گردن از همه بلند تر،از اونایی که خوب روزگار شد! بادیگارد هایده، محافظ کاباره،گنده لات محل.. آدم خوار! تتو کرد «من دیوانه ی خمینی ام!» عشق آدمو از خود بیخود میکنه شاهرخ بیخود شد و رفت.. رفت آنجایی که دلبر خانه دارد دامادی که خدا خریدتش:) شهیدی که پیکرش برنگشت گمنام شد! یادمان ذوالفقاریه،ابادان! مشهد و محرم:) جملات گسسته ای که تو ذهنم نقش بست او شد حر انقلاب چون حریت را بلد بود مگه آزادگی غیر از این است؟ با دست خالی جنگیدن و دست پر برگشتن؟ آخ که چقد خدا توبه کنندگان و دوست داره:) 🌱توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم 🌱من به ستاری تو سخت جسارت کردم 🌱هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی 🌱بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم .... «..این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی بازآ..»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.