یادداشت حسن مجیدیان

حسن مجیدیان

5 روز پیش

هفت خان شستن: خاطرات طلاب و گروه های جهادی فعال در تغسیل و تدفین اموات کرونایی
        کتاب خواندنی «هفت‌خان شستن» که دربرگیرنده‌ خاطرات طلاب و گروه‌های جهادی فعال شیرازی در تغسیل و تدفین اموات کرونایی است، سومین کتاب از مجموعه مدافعان سلامت واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است که ازسوی انتشارات «راه‌یار» به چاپ رسیده. این کتاب کوتاه و موجز به تحقیق محمدحسین عظیمی و زهراسادات هاشمی و با تدوین محمدجواد رحیمی روانه‌ بازار نشر شده است.

«هفت‌خان شستن» که به احتمال زیاد، مأخوذ از هفت‌خان رستم و اشاره‌ای ضمنی به مراحل سخت و طاقت‌فرسای این فعالیت‌هاست، دردسرها و مکافات شروع این پروژه، تردیدها و درس‌های قابل‌توجه این تیپ کارها، مواجهه مسوولان با این پدیده‌ غریب (تغسیل اموات کرونایی) واکنش بستگان اموات کرونایی، مشقات جمع کردن بین کار و درس و خانواده و این تکلیف روی زمین مانده و همچنین موضوع تدفین و به خاک سپردن اموات کرونایی را در قالب خاطراتی کوتاه و قابل تامل، ارائه داده است.
 
ویژگی قابل‌توجه این کتاب، کوتاهی و رسایی جملات است و همین ویژگی باعث می‌شود که خواننده باحوصله هر «خان» از کتاب را به‌آرامی و سر فرصت دنبال کند و چه خوب که کتاب به ورطه‌ تفصیل نیفتاده است. عموم کسانی که متصدی کار در این بخش بوده‌اند از اساتید حوزه و طلاب خانم و آقا بودند که به‌صورت جهادی و داوطلبانه وارد عرصه‌ مجاهدت کرونایی شده‌اند. این درس بزرگی است که کارها و فعالیت‌های اجتماعی، آنجا سامان می‌گیرد که افراد متعهد و کنشگران دلسوز، به‌صورت خودجوش و غیردستوری وارد میدان عمل شوند؛ هرجا مردم وسط میدان باشند، انجام و سرانجام آن کار دیدنی است.
وظیفه‌شناسی و حساسیت فوق‌العاده این فرزندان انقلاب در جای‌جای خاطرات قابل‌مشاهده و بسیار ستودنی است. آن‌ها با اینکه برای این کار هیچ مزد و امتیازی دریافت نمی‌کردند اما کار را با دقت بسیار و با حساسیت فوق‌العاده دنبال می‌کردند. انگار دارند عزیزی از میان عزیزان خودشان را تغسیل و تجهیز می‌کنند.
در کتاب از زبان جهادی‌ها می‌شنویم و می‌خوانیم که در مواجهه با پدیده مرگ و غسل اموات، به خود تلنگر زده و خود را هیچ حساب می‌آورند و درس‌های فراوان این فعالیت را از چشم و نظر دور نمی‌اندازند. معنویت و روحیه توسل و توجه به جنبه‌های معرفتی و اینکه میت با توشه‌ای از ادعیه و معنویات به سمت خانه ابدی برود نیز کتاب را برای خواننده، خواندنی کرده است. البته می‌شد در بخش مواجهه افراد دیگر مثل مسوولان یا بستگان اموات با این پدیده، از آن‌ها نیز مصاحبه‌هایی گرفت که حتما کتاب را خواندنی‌تر می‌کرد که البته چنین مطلبی به علت تاریخ اخذ مصاحبه‌ها بعد از مبادرت جهادی‌ها به این وظیفه، احتمالا میسر نشد است. سیر خان‌ها هم از ایده‌ شکل‌گیری فعالیت تا به خاک سپردن اموات به‌صورت منطقی در کتاب ملاحظه شده است.
باید سرمان را بالا بگیریم و به شاگردان مکتب فکری اهل‌بیت(ع) یعنی طلاب جهادی و فداکار افتخار کنیم. یقینا فعالیت‌های داوطلبانه و خودجوش کرونایی نیز به تاریخ درخشان دستاوردها و پدیده‌های انقلاب اسلامی همچون پدیده اربعین، راهیان نور، اردوهای جهادی و... افزوده شد. این‌ها باید در تاریخ ثبت شود که در برهه‌ای که ابتلای عظیمی، جهان را و مردم سرزمین ما را در برگرفت، فرزندان انقلاب بیکار نبودند و در وسط معرکه حضور جانانه و عاشقانه داشتند.
خیلی‌های‌مان از این روزها جان‌ به‌ در خواهیم برد اما این سال‌ها که تمام شود احتمالا فقط قلیلی از ما روحش و شرفش را از این تاریکخانه به سلامت عبور خواهد داد.
 
و در پایان باید گفت
در پایان هر عصر بلا، در جایی دفتری باز می‌شود. کاش آن‌روز نام‌مان در سیاهه‌ آن‌هایی نباشد که بالای صفحه‌شان نوشته‌ شده باشد: «طوفان بود و فقط کلاه خودشان را چسبیده‌ بودند!» و دور است که فرزندان انقلاب بی‌درد و بی‌عار و بی‌زخم باشند...
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.