یادداشت محمد سعید میرابیان

        کتاب، سوای از شروع قدرتمندی که داشت، راویِ زندگیِ کسالت‌بار و منفعل دکوراتوری سوییسی است که هویتی جز وجود دوستش، کریستوفر، برای خودش برنگزیده بود.
زندگی زنی باری_به_هر_جهت که یک گفتگو جهت زندگی‌اش را تغییر می‌دهد.

بستر انقلاب ایران گولتان نزند، توصیفات و بسترسازی به چند تانک و چند عکس از شاه محدود می‌شود.

با توجه به سابقه‌ای که از نشر نو و محمد همتی(مترجم) سراغ دارم فکر می‌کنم کتاب و داستان درگیر تیغ برنده‌ی سانسور و تقطیع شده وگرنه چنین داستانِ روزمره و کسالت‌باری از چنین نشر و چنین مترجمی بعید بود.
      
322

20

(0/1000)

نظرات

چه غم‌انگیز🥲

0