یادداشت میم صالحی فر

پهلوان سربدار: قصه ای از زندگی پهلوان عبدالرزاق
        قصه عبدالرزاق پهلوان رو از کتابی به همین نام از کانون پرورش خوانده بودم، و اون کتاب برای کودک بهتر بود.
محتوای این جلد از این مجموعه، مناسب دبستانی ها نیست!
در اوایل این داستان می خوانیم که ظالمی، دختری رو به زور به خونه اش برده و مادر دختر پشت در اون خون نشسته و کاری ازش بر نمیاد. پهلوان عبدالرزاق وقتی قضیه رو میفهمه هرجور شده داخل اون خانه میشه تا دختر رو نجات بده. وقتی عبدالرزاق به مرد ظالم میرسه، اون رو در اتاقی در حالی که دختر ازش دوری می کنه می بینه، و در این تصویر و تا جایی که عبدالرزاق با اون مرد می جنگه، ما این مرد ظالم رو بدون بالاپوش و شلوار می‌بینیم!
      

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.