یادداشت سید حسن عمادی

نادیا
        📖 «نادیا»، آشنایی گام به گام با سوررئالیسم
آندره برتون از پیشگامان مکتب سوررئالیسم است و صاحبنظران «نادیا»ی او را به عنوان یکی از بهترین نمونه‌های این مکتب می‌شناسند. ترجمه‌ی عالمانه‌ی دکتر عباس پژمان نیز کمک می‌کند مخاطبانی با کمترین آشنایی پیشین با سوررئالیسم نیز با این کتاب ارتباط بگیرند.

«نادیا» یک اثر داستانی است. اما برتون در چند جای کتاب با اشارات مستقیم و غیر مستقیم به شاخصه‌های مکتب سوررئالیسم، رد پای تعهد به این اصول را در اثر خود نشان داده است. او همچنین ۳۵ سال پس از چاپ اول کتاب مقدمه‌ای به کتاب اضافه کرده که قابل استفاده است.
مهم‌تر از اینها، ترجمه و مقدمه‌ی خوب دکتر عباس پژمان است. دکتر پژمان در مقدمه اطلاعاتی مهم درباره‌ی مکتب سوررئالیسم و اصول آن را به بیانی ساده معرفی کرده و توضیح بیشتر را به پاورقی‌ها مؤکول کرده است. به این صورت که هرگاه در اثنای ترجمه موقعیت را مناسب یافته، برش‌هایی از متن را دستمایه‌ی توضیح نشانه‌های سبکی سوررئالیسم قرار داده است. این توضیح‌های همراه با مثال، مخاطب را گام به گام با سوررئالیسم آشنا می‌کند.

بگذارید مثالی بزنم. یکی از اصول سبک سوررئالیسم عبارت است از «تضعیف و کنار گذاشتن خودآگاه و توجه به ضمیر ناخودآگاه» و مخاطب در چند مرحله با این اصل آشنا می‌شود:
بار اول در مقدمه‌ی مترجم می‌خوانیم: «برتون معتقد است که هر کلمه‌ای بیانگر یک حس است و فکر کردن برای نوشتن، فاصله انداختن بین خطور مطلب و نوشتن، و در نتیجه تغییر کلمه، موجب تغییر معنی مورد نظر ناخودآگاه می‌شود»؛
بار دیگر آنگاه که برتون در مقدمه‌اش پس از اشاره به عینیت -که مورد تأکید رئالیسم بود- و ذهنیت -که در سوررئالیسم محور فرض می‌شود- می‌نویسد: «بهتر گفتن، چیزی است که در عینیت مهم است. حال آنکه بهترین حالت برای ذهنیت، در نامه‌ی عاشقانه‌ای است سوراخ‌سوراخ از تیر خطاها»؛
و دیگر بار، وقتی که جایی از کتابْ برتون توصیفش از یک خیابان را کوتاه می‌کند و عکسی از آن منطقه را ضمیمه می‌کند. اینجا است که توضیحات مترجم به کمک می‌آید و آن اصل را یادآوری می‌کند. و به نظر من، این مرتبه‌ی سوم بیشترین تأثیر را در مخاطب می‌گذارد.
      
513

22

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.