یادداشت فاطمه ورشابی

                ۱۵ داستان کوتاه از بچه‌ها و بزرگترای ساده و دوست‌داشتنیِ روستایی.
قبلا تو دوران راهنمایی خونده بودمش، چیز زیادی از داستان‌هاش یادم نمونده بود فقط حس خوب و مزه‌ی شیرینش هنوز زیر زبونم بود و الان بعد از این همه سال دوباره کلی کیف کردم با خوندنشون.
بعد از خوندن دو تا از داستاناش: تنور و شیر، دلم می‌خواست بشینم گریه کنم انقدر که برام عزیز و شیرین بودن🥲
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.