یادداشت زهرا فرهادی

داستان دو شهر
        شاهکار بود واقعا
پایانش شاهکارتر، با وجود اینکه من حدس زدم پایانش چه اتفاقی میفته ولی بازم دیکنز با قلم قدرتمندش باعث شد لذت ببرم و بغض کنم برای پایان (توی پرانتز بگم اگه قصد دارید کتاب رو بخونید مقدمه رو نخونید تا پایان کتاب رو حدس نزنید)
توی یه پست خوندم داستان دو شهر داستان دو زن بود در واقع، واقعا هم همین بود، دو زن کاملا متفاوت یکی عشق بافت و یکی انتقام، یکی رشته‌های زرین و یکی نفرت. در نهایت نتیجه و ثمره بافتن عشق شاهکار بود، نجات‌بخش بود، یکی فدا شد ولی در نسل بعد جاودان شد و نتیجه بافتن انتقام حمام خون بود و درنهایت تباهی
دیکنز خیلی دقیق و زیبا احساسات رو توضیح میده، رنج رو، خشم زیادی که ویرانگره و پشتش سال‌ها رنج و ظلم مداومه و از طرف دیگه اینکه ظلم ظلمه، در هر نوع و به هر دلیلی، میتونه جون آدم‌های بیگناه رو بگیره ولی عشق، نجات‌دهنده‌ست...
این شعر مولانا "گر تو با بد، بد کنی پس فرق چیست؟" خیلی مناسب داستان بود.
در جواب بدی، نفرت و کینه و انتقام نکاریم، عشق بکاریم که نجات‌دهنده باشه🌱
      
429

33

(0/1000)

نظرات

چ یادداشت دلچسبی 🥹🥹🥲
1

1

🙏🏻🙏🏻🌱 

1

واقعا توصیف زیبایی بود 😍👌🏻
1

1

ممنونم❤️🌱 

1