یادداشت پیمان قیصری

                آمریکایی آرام بود ظاهراً اما خیلی موزمار بود. داستان جایی شروع میشه که معشوقه‌ی جوان و سابق یک جاسوس انگلیسی در حال آماده کردن بساط دود و دم هست که پلیس دنبالشون میاد تا خبر از مرگ آمریکایی آرام بده. از اینجا به بعد به گذشته میریم تا ببینیم این آمریکایی آرام که بود و چه کرد و چه شد که ریغ رحمت رو سر کشید. به نظر میاد که سه نقش اصلی کتاب یعنی جاسوس انگلیسی، آمریکایی آرام و معشوقه‌ی ویتنامی نماینده‌ی نمادینی از کشورهاشون باشن در این رمان. استعمارگر پیر و استعمارگر جوان و مستعمره‌. این رمان ضد جنگ و ضد آمریکایی هست و خیلی هم روان و زیبا نوشته شده.ه

پ.ن: لعنتی یه طوری از تریاک تعریف کرده انگار باقالی‌پلو با ماهیچه ست.ه
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.