یادداشت
1401/12/23
«هشتم؛ حال آن کس که علم فلسفه را بایست از او فرا بگیرند. اما حال آن کس که علم ارسطو را بایست از او فرا بگیرند، چنان باشد که نزد خویش، درست کردن اخلاق شهوانی نفس را بـر هـر چـیـز مـقـدم دارد و دست به کارش شـود تا شهوتش تنها به حق باشـد نـه لذت. نـيـز قـوه ناطقه نفس را چنان درست کند که اراده اش راست شـود. اما در قبال ارسطو، نبایست چنان باشـد کـه حبـش به او به گزیدنش برحق وادارش کنـد یـا بغضش به او به تکذیب حق. همچنین بایست حرص شديد و مداومت در کار داشته باشد ، چرا که گفته اند: «قطره چـون دیـر بـارد سنگ را بدرد». نیز نبایـد بـه غيـر عـلـم چـنـدان سرگرم باشد، زانکه چندان سرگرم بودن به چیزهای گوناگون نظم و سامان مـرد بـبـرد. همچنین، آن مرد که فلسفه را از او می آموزند بایست سالخورده باشد زانکه آن طـور کـه بقـراط گفته ، اگر درمـان بـدن عمـر را دراز کنـد، چـرا درمـان نـفـس نکند.» ص ۵۸
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.