یادداشت مجتبی شاهسون

                دکتر محمود زند مقدم، مردم شناس و جامعه شناس ایرانی است که عمده زمان از عمر خود را صرف مطالعه قوم بلوچ کرده است و کتاب مهمی نیز در همین زمینه با نام حکایت بلوچ دارد. با این حال یکی از کارهای قدیمی محمود زند مقدم، در ارتباط با شهر نو است. شهر نو، یا قلعه، مکانی در تهران قدیم بوده است. همراه با روی کار آمدن رضا خان و به حکومت رسیدن سلسله پهلوی، دستور داده شد تا تمام زنان روسپی از خیابان ها جمع گردند و در مکان مشخصی قرار گیرند. بعدها این مکان همان شهر نو یا قلعه زاهدی نام گرفت. محله‌ای که روسپیان در آن زندگی و کار می کردند. در دهه های پایانی حکومت پهلوی، دکتر محمود زند مقدم، تصمیم گرفت که مردم نگاری مفصلی بر شهر نو انجام دهد. او با رعایت نکات مردم نگاری، مانند یک مشارکت کننده به شهر نو وارد شد تا تمامی مشاهدات خود را مانند یک داستان به رشته تحریر درآورد. اگرچه نمی توان بر آن نام داستان گذاشت و باید کتاب را واقعیتی تلخ خواند. محمود زند مقدم با توصیف نحوه ورودش به شهر نو و ابتدایی ترین چیزهایی که مشاهده کرده، آغاز می کند. این کتاب اگرچه پیش تر نیز به چاپ رسیده بود اما واقعیت های ذکر شده در این کتاب، از آنجا که بی کم و کاست نگارش شده و دیالوگ ها تماما ذکر شده اند، واقعیت های قابل چاپ پس از انقلاب نبود. به همین دلیل، این کتاب همواره با بی توجهی روبرو بوده است. تا آن که در سال 1391 ( 2012) توسط انتشارات خانه هنر و ادبیات گوتنبرگ و کتاب ارزان استکهلم از روی نسخه دست نویس، تایپ شده و سپس منتشر شد. 
این کتاب، حکایت مدت زمانی است که محمود زند مقدم در شهر نو حضور یافته و مردم نگارانه، وقایع را به همراه دیالوگ های اصلی و توضیح شخصیت ها به نگارش در اورده است. در پایان کتاب، دو مقاله کوتاه نیز از این نویسنده به چاپ رسیده است که مربوط به سال 1368 و دیدار با چند روسپی در بهزیستی است.

        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.