یادداشت مسعود بربر
یکی از بهترین راههای حل مسائل زندگی این است که به چیزها و آدمهایی که از دور زیبا و اسرارآمیز به نظر میرسند آنقدر نزدیک شویم که بفهمیم نه اسرارآمیزند، نه زیبا. این یکی از بهترین دستورهای سلامت است که میتوان در پیش گرفت. در جلد ششم از مجموعه مصور اقتباس استفان اوئه از در جستجوی زمان از دست رفته پروست، راویداستانش با دخترکانی را تعریف میکند که در پایان مجلد قبلی در بلبک دیده بود و البته در این میانه با الیستر نقاش نیز آشنا میشود ناگاه پی میبرد که او را در روایتی از گذشته میشناخته و از این نظر سرخورده میشود. این جا هم قلابهایی که راوی را از زمانی به زمانی و از زمانهای به زمانهای پرتاب میکند خط اصلی داستان را به بازی میگیرد و تصاویر زنده استفان اوئه به بازسازی جهان داستان پروست کمکی شایان می کند. به ویژه آن که بلبک از اماکن ویژه داستان اوست و در جلد پیشین با فضاهای بسته بلبک (هتل و رستوران و آدمهای آن) آشنا میشویم و در این جلد به طبیعت بلبک (ساحل، پرتگاهها و ...) میرویم. این جلد را هم در یک نشست خواندم :) پیشتر درباره مجموعه نوشتهام: اقتباسی مصور اما بسیار دقیق از در جستجوی زمان از دست رفته پروست. تا اینجا همین جلد اول را خواندهام اما باید بگویم که به راستی خواندنی و لذتبخش است تا حدی که از خواندن خود اثر چندان کم ندارد. هر که رمان در جستجو را خوانده باشد میداند بیش از آن که ماجرا و داستانی در ان مهم باشد تک تک جملات و توصیفات و رفت و برگشتهای ذهنی و زمانی و درونکاویها و دیگرکاویهای داستان و از همه مهمتر شاید جهان داستان است که آن را به اثری این اندازه به یادماندنی و مهم بدل کرده است. همه اینها به راحتی معنایش این است که اقتباسی از این اثر آن هم در قالب کمیک استریپ، دور از ذهنترین کار ممکن باید باشد. با این همه باید اذعان کرد اقتباس استفان اوئه از در جستجو، توصیفات زیبا، تصاویر داستان، رفت و برگشتهای ذهنی و زمانی و درونکاویها و از همه مهمتر جهان اثر را به راستی منتقل کرده و ستودنی است. ترجمه اثر هم به راستی پاکیزه است و باید بابت انتخاب این اثر و انتشارش از کاوه فولادینسب و مریم کهنسال نودهی و البته از نشر ثالث سپاسگزار بود. دیگر این که کیفیت چاپ هم با توجه به قیمت واقعا به طرز عجیبی مناسب است جلد سخت، صفحات رنگی و چاپ تر و تمیر لذت خواندن کمیکاستریپ در جستجو را برای بزرگسالان دو چندان کرده است. خلاصه که من هنور از ذوق خواندن این کتاب برقی در چشمانم هست که به گمانم در این یادداشتم هم پیدا باشد. علیرغم این که این روز به شدت درگیر خواندن و نوشتن چند کار مختلفم اما به محض بستن کتاب (تمام شدنش)رفتم جلد بعدی را برداشتم :)
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.