بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت مهدی کرامتی

                همهٔ انسان‌ها به حیات ظاهری خودشان توجه دارند؛ ما همه روزه از خواب برخواسته و یا به محل کارمان می‌رویم یا عازم محل تحصیلمان می‌شویم. شغل برایمان «مال» و «اعتبار» به همراه می‌آورد و تحصیلات برایمان «رزومه» و «احترام» و البته آگاهی نسبت به چیزی که درباره‌ش درس خوانده‌ایم. اما تمام این‌ها مربوط به بیرون است: بخشی از حیات و زیست انسان که برای سایر مردم هم قابل لمس و بررسی است؛ دیگران می‌توانند با مراجعه به صفحات مجازی شما یا بررسی فعالیت‌های حرفه‌ای شما یا همان رزومه‌تان، با شخصیت حرفه‌ای شما آشنا شوند. اما شخصیت باطنی، اما حیات باطنی، پنهان‌تر از این حرف‌هاست.

تاریخ تمدن ویل دورانت با تمام عظمت، بیشتر مربوط به حیات ظاهری انسان است؛ بیشتر مربوط به همان تکامل ابزار تولید است و بیشتر مربوط به این است که انسان‌ها چگونه «دنیای بیرون خودشان را دگرگون کرده» و چگونه کوه و درخت و دشت و جنگل و دریا را برای استفادهٔ خودشان آماده کردند. اما درون انسان‌ها درون این تحولات تمدنی چگونه دگرگون شده است؟ آیا به موازات تکامل حیات ظاهری انسان، حیات باطنی و درونی انسان هم اوج گرفته است؟ آیا می‌توان گفت «بشر امروز» همان طور که به لحاظ فناوری و تکنولوژی قابل مقایسه با «بشر دیروز» نیست، به لحاظ ارزش روحی و آرامش و آسایش روحی، بسیار برتر از آن‌ها است؟ پاسخ سؤال نگفته پیداست. 

سید مرتضا آوینی، دربارهٔ امام خمینی و تأثیر او بر حیات باطنی انسان‌ها صحبت می‌کند. به راستی، انقلاب اسلامی ایران به رهبری ایشان، توانست بر قلب و روح آحاد ملت ایران و حتی جهان اثر گذار باشد و آنان را به سمت پیشرفت‌های روحی و معنوی سوق بدهد؟ مرتضای آوینی پاسخ سؤالتان را با «روایت فتح» و آن آدم‌های آسمانی می‌دهند که همه، خود را متحول از نفس مسیحایی روح الله خمینی می‌دانند. خلاصه بگویم، داستان این نوشته‌ی کوتاه، حیات باطنی بشر و رهبری آن به دست روح الله خمینی است.
        
(0/1000)

نظرات

واقعاً عجیبه؛ تاحالا این کتابچه رو ندیده بودم با اینکه از چنین نویسنده معروفیه!!
1
سلام برادر، انتشارات واحه خیلی وقت نیست که برخی مقالات شهید رو به چنین شکلی چاپ می‌کنه (چون از اول به صورت مجموعه آثاری چاپ می کرده و مثلن تعدادی مقالات بهم مرتبط توی یه کتاب چاپ می شده) این کتاب هم سابقا عضوی از کتاب «آغازی بر یک پایان» بودند که همه مقالاتی دربارهٔ انقلاب اسلامی بودند. 
درود خدا بر او که قبل از انقلاب بیرونی، در دل‌ها انقلاب کرد...
2
شهید مطهری (ره) یه مطلب بسیار اساسی دارند (البته فکر کنم از مرحوم علامه طباطبایی (ره) گرفته شده) که اساساً ایجاد آزادی‌های اجتماعی بدون ایجاد آزادی معنوی محاله (محال به معنای واقعی کلمه) و این مطلب رو جاهای مختلف توضیح میدند و خود مرحوم علامه هم توی المیزان این مطلب رو بسیار زیبا تبیین می‌کنند. خلاصه، یه حرف صرفاً احساسی و رمانتیک نیست (البته نمیگم شما چنین فهمی داشتید) بلکه مبنای انسان‌شاسانه و فلسفی داره. 
کاملاً درسته 
@Mahdi_keramati