یادداشت شراره

شراره

1402/09/15

                این کتابو روز دومی که چشمامو عمل کردم صوتیشو گوش دادم و خیلی ازش لذت بردم اصلا این کتابو باید صوتی شنید چون موسیقیش عالیه و یه عده زحمت کشیدن قطعه‌ای که دربارش صحبت میشه‌رو پیدا کردن و پخشش میکنن تا ما حسابی کیف کنیم...حتی اگر همون قطعه هم نباشه بازم عالیه...

جملاتی از کتاب:
هیچوقت فکر نمیکردم با دور شدنم از ساز پیشرفت کنم...پیشرفت کردن نیاز به کار با کیفیت داره نه تکرار بیهوده 
صدبار نواختن یک قطعه با هدف اشتباه و فکرای  وحشتناک به چه دردی میخوره...(خیلی موافقم من همینجوری نقاشی یاد گرفتم) 

اگر با زنی رابطه داشته باشید که مثل شما فکر میکنه یعنی همونطور فکر میکنه که شما خوشتون میاد شما با اون طرز فکر رابطه دارید نه با اون زن رابطه پوست با پوست خیلی سطحیه  چیز دیگه‌ای جایگزینش میشه... 

فقط یه پیشنهاد دارم...فکر کنید....به چی؟...به در،در تنگ، در یکتا،دری که به راهرویی باز میشه که شما دوست دارید واردش بشید ....شوپن در موسیقی را انتخاب کرده بود کالاس در آواز را در شما کدومه؟...فقط یک در وجود داره مادام پیلیسنکا؟...اگر کسی بخواد به حد اعلا برسه فقط یک در وجود داره...  

هرکی باید سر جای خودش باشه
پیروزی بدون تلاش پیروزی نیست 

اون ساخته شده بود تا کرم ابریشم باشد نه پروانه. 

بیشتر از اینکه کنارش باشم منتظرش بودم 

آهنگساز برای جمعیت آهنگ نمی‌سازه فقط برای یک نفر می‌سازه


        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.