یادداشت زهرا عشقی مُعز
1402/7/8
کتاب درباره روابط و دوستی هاست. اینکه ما بدنبال رفع خلا هامون و کمبود هامون میگردیم توی روابط. که باید خیلی تلاش کنیم تا قطعه ای دقیقا جفت ما و مناسبمونه پیدا کنیم. توی دیدار قطعه گمشده با دایره بزرگ، قطعه گم شده افراد مختلفی رو سرراهش میبینه، اوج داستان اینجاست که قطعه با یکی جفت و جور میشه اما بعد یه مدت که رشد میکنه دایره پسش میزنه. آدمایی که تو روابط رشد ما رو نمی پذیرن و دوست ندارن. و در آخر دایرهای که به قطعه گمشده یاد میده خودش قل بخوره و اون رو تشویق به تلاش برای خودش کرد. شاید این قشنگ ترین نوع روابط انسانی باشه، آدمی که نخواد تو رو تغییر بده، بهت اعتماد به نفست بده تا تلاش کنی برای بهتر بودن، برای رسیدن به چیزی که لایق شی و حالت رو بهتر میکنه، حتی اگه اون آدم خودش بره و کنارت نمونه. یه نکته دیگه هم که میشه برداشت کرد این بود: سختی های راه/ تلاش/ رشد یا شایدم تنهایی، تیزی های روح آدمو میگیره، و آدمو به حرکت وادار میکنه. دم عمو شلبی گرم واقعا
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.