یادداشت زینب لطفعلی‌خانی

آینده انقلاب اسلامی ایران
        این یک یادداشت نیست، یک نکته برداری است!

📝 نکات مهم بخش اول: نهضت‌های قرن اخیر به رهبری روحانیت مثل جنبش تنباکو به رهبری میرزای شیرازی بزرگ که ضد استعماری اقتصادی بود، نهضت استقلال عراق بعد از جنگ جهانی اول و متلاشی شدن عثمانی، انگلیس عراق را اشغال کرد و شیعه به رهبری میرزای شیرازی کوچک قیام کرد که ضد استعمار سیاسی بود. جنبش مشروطه با مشارکت روحانی و غیرروحانی ماهیت سیاسی و ضد استبدادی داشت. ملی شدن نفت بین سال های ۲۹ تا ۳۲ که جنبشی ضد استعمار اقتصادی بود و روحانیت شریک و موید بود. 

هدف نهضت ها از ماهیت نهضت ها جدا نیست. این اشتباه است مه نیخواهند برای تمام نهضت ها ماهیت مادی قائل شوند و جنبه‌های معنوی را و انسانی را یک امر غیر اصیل و فرعی عنوان کنند. 

در اسلام حساست بیشتری نسبت به حقوق جامعه  از حقوق فرد وجود دارد.

اصلاح در اسلام نقطه‌ی مقابل افساد است. اما در زبان رایج امروزی اصلاح را به معنای سامان دادن ارام و تدریجی غیربنیادی می گیرند و تغییر بنیادی را انقلاب میگویند.

کلیات اهداف اسلام در بیان امام علی: بازگشت به اسلام راستین، اصلاح چشمگیر شهرها، نجات مظلومان (تامین مننده امنیت و نگهدار جان ونه عامل ترس)، بپا داشتن قوانین الهی.

(چوپان بهایی سنگسری به نام هژبر یزدانی، در مدت ده سال به ثروتی میرسد و در مصاحبه‌ای میگوید به کوری چشم مردم هر یک از انگشترهای من چهل میلیون تومان ارزش دارد).


📝 نکات مهم بخش دوم:  ازادی حیوانی( قوه غضبیه و شهویه) ازادی انسانی ( استعدادی بالاتر از حیوان، استعدادها از مقوله عواطف و گرایش‌ها و تمایلات عالی انسانی است یا از مقوله ی ادراک‌ها و دریافت‌ها و اندیشه‌ها.) در ازادی تعقل و ابراز احساسات هیچ بحثی نیست. 
فرق هست میان آزادی عقیده و ازادی تفکر. تفکر ازاد است اما عقیده لزوما ناشی از تفکر نیست. میتواند ناشی از عادت، تقلید و تعصب باشد. لین نوع عقیده نوعی  انعقاد است. یعنی به جای اینکه عقیده باز شده باشد، بسته و منعقد شده. کسی که بتی را می‌پرستد، عقل و فکر این شخص اسیر شده. قرآن می‌گوید: فرجعو الی انفسهم. به خود بازگردید. در فلسفه هگل و به خصوص کارل مارکس اصطلاح «ازخود بیگانگی» مطرح می‌شود و معتقدند انسان باید به خود واقعی‌اش برگردد. خود واقعی انسان عقل و فکر و منطق است.
نمیشه مثل غربی‌ها گفت هر عقیده‌ای محترمه، اسلام این کار رو کمک به جهل میدونه و نه خدمت به آزادی.
اینکه ملکه انگلستان کفشش رو جلوتر از خود بودیی‌ها در میاره، نیرنگ استعماره، همین بتخانه هند رو به زنجیر کشید و رام استعمار کرد. این احترام نبود، این خیانت بود و نه خدمت.

شرط آزادی تفکر صراحت در بیان و دوری از نفاق است. تو آنچه فکر میکنی را را به دور از لفافه و نفاق و حقه‌بازی و توطئه و اغفال بگو. 

واژه مبارزه میان چپی و مسلمان یکی است اما یکی قصدش مبارزه با رژیم و مبارزه با مذهب بوده و یکی دیگر مبارزه با امپریالیسم و کمونیسم.
از آزادی شعار واحد نمیتوان ساخت. ازادی برای یکی ازادی از مذهب است و برای یکی دیگر ازادی از هر نوع اختناق. 
از نظر اسلام تفکر ازاد است، بیام عقیده نیز آزاد است  به این شرط که همان فکر واقعی خودت را ابراز کنی‌. خیانت ازاد نیست. اینکه جهان بینی ماتریالیستی را بگویی حرف قران لست، خیانت است. این اغفال و توطئه و فریب است. فریب یعنی خیانت به دیگران، یعنی سلب و وسیله قرار دادنِ ازادی، سلامت و حیثیت دیگران و چنین چیزی آزاد نیست.
هدفت را بگو، راهت را هم بگو، تا من ببینم هدفم و راهم با تو یکی است یا نه. 

امام خمینی چهار آمن داشت: بهدفه، بسبیله، بقوله، بربه.
      
4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.