یادداشت ساناز پرچمی کاویانی

                🔸خب دوستان عزیزم برای من اولین نکته درباره این رمان وجود نامهای عجیب و غریب شخصیت های کتاب بود؛نام هایی مثل خوابیده خانم،عجب ناز،پیل آقا،ننه گل،صدگل،قشنگ خانم،کاس آقا،ملایم اژدر و ... .داستان در روستای "میلک" (از توابع قزوین )رخ میدهد،روستایی که مردمش مانند بسیاری از مردم دیگر درگیر خرافه و خرافه پرستی هستند.از همین رو فضای داستان پر از وهم، خرافه، طلسم و جادوست و میتوان گفت که ژانر داستان هم کمی وحشتناکه.
.
▪️داستان درباره زندگی دختری به نام"خوابیده خانم"  است که زندگی عجیبش با هراس،دلهره،خرافه و مرگ عجین شده ؛دختری که برخلاف اسمش به نظر می رسه تنها فردی ست که نسبت به بقیه نگاهی منطقی و عمیق به زندگی دارد اما سرنوشتش دستخوش نگاه خرافه پرستی نزدیک ترین افراد زندگی اش قرار می گیرد.
.
🔸یکی از زیبایی های این کتاب نگارش آن با گویش محلی بود که در ابتدا خواندنش برای من نامانوس بود ولی بعد از خوندن چند صفحه برایم کاملاً عادی و روان شده بود.ریتم داستان هم از فصل سه به بعد تندتر شد.
.
🔸اینکه کتاب هفت فصل داشت و سرنوشت خوابیده خانم با سرنوشت هفت برادر به طرز عجیبی گره خورده بود و از زمان وقوع اولین حادثه دلخراش زندگی خوابیده خانم هفده سال و هفت ماه میگذشت هم حکایت عجیبی بود برایم.
.
✅این کتاب پیشنهاد خیلی خوبی است برای خواندن منتها برای کسانی که اوایل مسیر کتابخوانی نباشند.
برای خوندن این کتاب باید کمی تمرکز داشت تا رشته داستان از دستتان در نرود.
.
🔸این کتاب رو دوست داشتم.
این کتاب عجیب منو به یاد کتاب "خون خورده"مهدی یزدانی خرم انداخت.🍂
.
شروع:۲۸آذر ماه
پایان:یکم دیماه سال ۹۹🍂
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.