یادداشت

ترکیب بندی در سرخ
        قلم مهام میقانی در این کتاب، تا آن‌جا که تصویر می‌سازد و روایت می‌کند، دلپذیر است و مخاطب میخ‌کوب‌کن (!)، اما وقتی وارد خودگویی‌های تحلیلی شخصیت‌ها می‌شود، انگار قید خط داستان و همراهی مخاطب را به قیمت بیان عقایدی می‌زند که مشخصا نه متعلق به شخصیت است و نه موقعیت.‌ انگار نویسنده، شخصیت را مجبور کرده که باید این‌جای داستان، به این مسئله فکر کنی، باربط یا بی‌ربط، کمک‌کننده یا حوصله‌سربر.

خرده‌روایت‌ها، منحصرا عالی هستند اما کنار هم خوب چفت نشده اند. از روایت موازی و پیش‌برد همزمان چند داستان، انتظار ارتباط تنگاتنگ و گره‌گشایی بیشتری می‌رفت. مثلا به شخصه متوجه ارتباط «فریدون و سردوزانی» با «بهادر» نشدم (کسی اگر خواند و فهمید خوشحال می‌شوم صحبت کنیم).

اینکه «در سید خندان کسی را نمی‌کشند» و «پرونده کارآگاه عاشق» (که هردو در ژانر خودشان عالی هستند) بعد از این کتاب نوشته (چاپ) شدند، نشان از رشد قابل توجه نویسنده در طراحی شخصیت‌ها، نوع روایت، کشش و تعلیق و... دارد.
      

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.