یادداشت بهار فلاح

                ندانست جز  کژی آموختن 
جز از کشتن وغارت و سوختن
نمایش نامه ای که بر اساس  داستان مشهورضحاک  کتاب شاهنامه نوشته شده البته با حذف وقایع  فانتزی داستان. 
درشاهنامه ضحاک مار به دوش معرفی میشه به ما اما دراین نمایش نامه بیشتر توی ذهن ضحاک وبقیه است.
زبان نمایش نامه هم به صورت طنز هستش ومحاوره ایه.شخصیت ضحاک دراین کتاب من رو به یاد کالیگولا میندازه.هردو مستبد هستن وعطش آدم کشی دارن و نیمه دیوانه.
منتظر بودم کاوه هم وارد نمایش نامه بشه که نشد .آقای ساعدی بیشتر خواستن تنهایی  این دیکتاتور افسانه ای  رو بیان کنن احتمالا ؛تا سرنوشتش رو.
من این کتاب آقای ساعدی رو از کتابهای قبلیشون بیشتر پسند کردم
        
(0/1000)

نظرات

کیمیا

1403/02/06

به به 😊