یادداشت

جین ایر
         وقتی بی‌حوصله اوایل داستان رو می‌خوندم، با خودم گفتم: "چی باعث تحسین این کتاب شده؟"
 ولی وقتی قطار داستان، افتاد رو ریل درستش و هو کشید و پیش رفت، دیگه نتونستم از خوندنش دست بکشم. 
پایانش خیلی خوب بود؛🤌🏻🩵
 از اون عشق‌های به مقصد رسیده که آدم یهو به خودش میاد و می‌بینه چشم‌هاش اشکی شده و یه قطره هم بی هوا،  تلپی چکیده رو جلد کتاب.
● کتاب؛ راجع به جین دختر یتیمی هست که، خونه‌ی داییش زندگی می‌کرد. اون‌ها دوستش نداشتند و اذیتش می‌کردند 
و سرانجام فرستادنش به مدرسه‌ ایی که با شیوه خشن و  خشکی اداره می‌شد.
جین هشت سال تو اون مدرسه درس می‌خونه و بعد به عنوان معلم به  خونه‌ی "ادوارد راچستر‌"  وارد می‌شه و از اینجا به بعد داستان جذاب می‌شه و وادارتون می‌کنه تا صفحه‌ی آخرش رو بی وقفه دنبال می‌کنید.
تو این کتاب خبری از زرق و برق نیست. شخصیت‌ها زیبایی نفس گیر ندارن. جین معمولیه، ادوارد راچستر معمولیه. عشقی که بینشونه از دل‌ زندگی‌های واقعی زده بیرون. شاید همین نزدیکی به واقعیته که جین ایر رو مشهور کرده.
هر چند من بهش امتیاز کامل ندادم چون ایراداتی داشت که ممکنه گفتنش داستان رو فاش کنه. و اینکه واقعا دلم برای برتا سوخت.
ولی در هرصورت کتابی بود که دوستش داشتم و
 خوندنش رو به دوستداران ادبیات کلاسیک توصیه می‌کنم^^.
      
298

30

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.