یادداشت مصطفا جواهری

                {نمی‌فهمیدم در برابر زوری که از سوی آدم‌های معمولی وارد می‌شود چه باید کرد و اینکه انسان_انسان معمولی و نه نمایندهٔ قدرت و قانون و از این حرف‌ها_می‌تواند تا چه اندازه ظالم باشد.}

یک شبه‌رمانِ بسیار موفق در ژانر روزمره‌نویسی‌. اگر بشود که روزمره‌نویسی را ژانر دانست البته. ماجراهای دفتر نشریه‌ای ارمنی که کلا چهار کارمند دارد. تعامل این چهار نفر و خرده‌اتفاقات درونِ جمع‌های کوچک ارمنی، کتاب را شکل می‌دهد. شخصیت‌های بسیار قوام‌یافته از نقاط قوت کتاب است.
اگر از چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم خوش‌تان آمده است، احتمالا این کتاب را هم می‌پسندید. (با دوز پایین‌تر)
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.