یادداشت محمدامین اکبری

                به نام او

فرض محال که محال نیست فرض کنید که نیما نبود و چنین تحول شگرفی  در شعر فارسی به وقوع نمیپیوست. 
به راستی چه میشد؟
احتمالا اخوان یک شاعر قصیده سرا میشد در حد و حدود همان دوستانش در انجمنهای مشهد (بعید میدانم حتی به ساحت بزرگی چون بهار هم نزدیک میشد) در مورد فروغ و سپهری و شاملو هم اگر فرض بگیریم که پس از تلاشهایی مذبوحانه شعر را رها نمیکرند شاعر چندان شناخته شده ای هم نمیشدند
ولی نیما چه کرد؟ کاری کرد که شاعر به ما هو شاعر مطرح شود نه یک صنعتکار صرف که به صورت انگشت شمار منِ واقعیش را در شعرش به ظهور و بروز میگذارد
باری اگر نیما نبود سپهری شاعری بود که تا آخرعمر هرچه هم میکوشید زیر سایه شاعرانی چون مشفق کاشانی میماند. بگذریم حال که چنین نشده است.

درمیان تمام شاعران معاصر سپهری صادقترین شاعر است شاعری که سیمایش به شکل تام و تمام از پس سطرهای شعرش قابل مشاهده است.در واقع شعر سپهری مصداق شعر بی دروغ شعر بی نقاب است.  و یکی از جلوه گاههای این راستی و درستی را در مجموعه شعر هشت کتاب میتوانیم به عینه ببینیم. این هشت کتاب با همه پستی و بلندیش نمایانگر کارنامه شعری این شاعر بزرگ معاصر است و به وضوح میتوان دید که سهراب چه مسیری را برای رسیدن به شعرهای بلند مرتبه اش طی کرده است. به واقع سهراب در هیچ یک از مقاطع شاعریش سعی در پنهان کردن ضعفهایش نداشته است و هرآنچه بوده و هرآنچه شده را به نمایش گذاشته است. ویژگی که در کمتر دیوان شاعری به چشم میخورد.

با خوانش هشت کتاب سهراب به این نتیجه میرسیم که مرگ رنگ اولین مجموعه او در حوزه شعر نو به شدت تحت تاثیر نیماست  و این تاثیر و در بسیاری از جاها تقلید نه تنها برای این جوان بیست و سه ساله ضعف نیست بلکه نشان از شناخت بالای او از شعر روزگار خودش دارد و به قول خواجه شیراز که میگوید : تا راهرو نباشی کی راهبر شوی، او حق راهروی را به خوبی ادا میکند. شعرهای این دفتر تمام نیمایی و چهارپاره است و بسیار باسلوب و بهنجار است
و اما دو دفتر بعد که زندگی خوابها و اوار آفتاب نام دارد و بیشتر شعرها شعر منثور و بی وزن است شروع استقلال سبکی سهراب سپهری ست ولی او هنوز به آن ساختار مورد نظرش نرسیده است. در این دو دفتر سپهری فهمیده است که میخواهد چه بگوید ولی هنوز به طور قطع متوجه نشده است که باید چگونه بگوید
شرق اندوه چهارمین اثر سهراب اثر مهم و اتفاقا مغفول مانده ای ست . سپهری در این دفتر دوباره به موزون گفتن رو میاورد ولی نه همچون مرگ رنگ به صورت نیمایی بلکه شعرهای نوی موزونش که گاهی هجایی ست و گاهی عروضی کاملا متشخص است نه تنها در شعر معاصر بلکه در کارنامه خود او. در این دفتر او با وزنهای ضربی، جملات کوتاه و سطربندی متفاوت و از لحاظ محتوایی تحت تاثیر عرفان شرق دور که پیشتر در دو دفتر پیشینش نیز از آن بهره برده بود با دیدی کاملا تصویرگرایانه به سرایش میپردازد. در این دفتر، شعر او کمتر دچار آن عارضه ایست که در چهار کتاب بعدی به سراغش میآید، یعنی ترکیب سازی.  عارضه ای که دکتر شفیعی از آن  با عنوان شعر جدول ضربی یاد میکند.
نقطه اتکا سپهری درشرق اندوه تصویر است. پیشنهاد میکنم این دفتر را بار دیگر از این منظر مطالعه کنید
و اما سه دفتر صدای پای آب، مسافر و حجم سبز که نه تنها اوج شعرگویی سپهریست بلکه جزو بلندمتبه ترین اشعار صد سال اخیر است. بیشتر شعر دوستان شعرها و سطرهای این سه دفتر را در خاطر دارند. علاوه بر پختگی بیان و همتافت شدن فرم و محتوا که او در دفترهای پیشین همواره در پی آن بود  و بالاخره در این دفترها به آن رسید. نکته حائز اهمیت نحوه بدیعی ست که سپهری در سطربندی شعر نیمایی رعایت میکند و او را از سایر شاعران این عرصه جدا میکند و این تشخص تا به جایی ست که عده ای ناآگاه را به این خیال میاندازد که سپهری بر وزن و نوع سطربندی مسلط نیست.  اگر فرصت بود در این زمینه چیزکی خواهم نوشت فقط نقدا عرض کنم بدعتی که او در این دفتر ها پایه ریزی میکند ریشه در شعرهای شرق اندوه با آن وزنهای ضربی دارد وگرنه سپهری با همان دفتر اولش نشان دارد که  کاملا به شیوه سطربندی نیما  تسلط دارد
 و اما دفتر آخر که مجموعه کم حجمی ست و پس از مرگ شاعر منتشر شد و حاصل کار او در چهارده سال پایانی عمرش است و ما هیچ ما نگاه نام دارد به نظر نگارنده و همچنین صاحبنظران شعر معاصر نمایانگر افراط سپهری در شیوه و سبک شعری شخصیش است و به جز یکی دو شعر اعتبار چندانی بر کارنامه شعری او نبخشیده است. البته منکر این نکته نباید شد که  تلاش او برای سرایش در اوزان کمتر استفاده شده و توفیقی که از لحاظ ساختاری نصیبش شده است  میتواند برای شاعران شعر نیمایی آموزنده باشد

در آخر اینکه هشت کتاب سهراب این ارزش را دارد که بارها و بارها خوانده شود و مورد ارزیابی قرار بگیرد چرا که اشعار سهراب به مانند هر شاعر بزرگی تاریخ ادبیات را تحت تاثیر قرار داده است
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.