یادداشت روح اله رحمتی نیا
1403/9/18
1⃣ از مزایای داشتن دختر کتابخوان این است که کتاب خوب به پدرش معرفی میکند. وقتی کتاب «زلال»، زندگینامه شهید سید رضا پورموسوی، به قلم لیلا محمدی، را از غرفه انتشارات کتابستان در نمایشگاه کتاب سال ۱۴۰۲ خرید، فکر کردم تحت تاثیر تبلیغات مسئول فروش غرفه بوده ولی الان به جرات میگویم تقدیر من و او در این بوده که یک نسخه از این کتاب در منزل ما هم باشد. 2⃣ موضوع اصلی و وجه تمایز این کتاب با سایر نوشتههای درباره شهدا نه یک داستان سرایی از ویژگیهای برجسته یک شهید و نه جذابیت بیان خاطرات خانواده و رفقا و همرزمان اوست، بلکه دستنوشتههای شهید است. آن هم نه یک نفر اهل دزفول که در سال ۱۳۶۷ و در کردستان شهید شده باشد، بلکه یک عارف واصل که به دیدار مولا و مقتدایش نائل شده و همه را با جزئیات برای آیندگان به یادگار گذاشته. 3⃣ او که وعده شهادت خود را از جدش موسی بن جعفر گرفته بود و توسط پیکی از ناحیه امام زمان از زمان رسیدن به آرزوی دومش - بعد از تحقق آرزوی نخست که ملاقات حضرت حجت بوده - مطلع میشود، تصمیم میگیرد که شرح دیدارهایش را بنویسد اما وقتی در درستی انجام کار شک میکند به دستور حضرت، آن را عملی میسازد تا همه آنها برکاتی برای او باشند. 4⃣ کتاب هرچه جلوتر میرفت من را به خواندنش مشتاقتر میکرد؛ تا جایی که وقتی به شرح ملاقاتهایش میرسید، ناخودآگاه ضربان قلبم تند میشد، دست و پایم یخ میکرد، احساس عجیبی به من دست میداد. دلم میخواست من در آن لحظه میبودم. اگر من جای او بودم چه میکردم؟ اصلاً میتوانستم جای سید رضا پورموسوی میبودم؟! 5⃣ کتاب طرح جلد زیبایی دارد هم خوش رنگ است و هم خوش نماد؛ دکل دیدهبانی غرق در قرص کامل ماه، همه محتوا را در یک آن برای ما نمایان میسازد. متن کتاب روان است. در طول زمان پیش میرود و گاهی از آنچه که به یاد راوی میآید، نگاهی به گذشته میکند. از شخصیتهای فراوانی با نقش آفرینیهای متعدد در زندگی شهید، در آن یاد شده است. حتماً باید این کتاب را خواند. مشخصا محتوایش از مصادیق عرفان عملی محسوب میشود. دستورالعملهایی برای سالکان دارد. نکته بسیار مهمش اینکه، بدون استاد قدم گذاشتن در این راه خطرات فراوانی دارد؛ اساتیدی که در بزنگاهها دستگیر سید رضا شدند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.