یادداشت محدثه سهامی
3 روز پیش
"بریت ماری اینجا بود" یه اسپین آف از رمان مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است. در اینجا بکمن میاد به شرح ادامه زندگی یکی از شخصیت های رمان قبلیش میپردازه . زنی به اسم بریت ماری... در اینجا بریت ماری که از همسرش جدا شده در جستجوی یک شغل راهی شهر کوچیک دورافتاده ای میشه به اسم بورگ... تا داستان یک مقدار بیفته رو غلتک و مخاطب رو جذب کنه طول میکشه . یکمی باید حوصله به خرج بدین. یکی از چیزهایی که خیلی خوب در این رمان بهش پرداخته شده ؛ عادت کردن به یک نوع زندگیه . با اینکه طرف اذیت میشه اما حاضر نیست رویه رو تغییر بده. از شگردهای بکمن پرداختن به چیزهایی معمولیه اما در ظاهر معمولی ! شما رو اونقدر با همین شخصیت های ساده خودش درگیر میکنه و خوب به توصیفشون میپردازه که دیگه غیر معمولی میشن! مکان هایی که برای روایت داستانهاش انتخاب میکنه هم جالبه . معمولا جاهای دورافتاده رو انتخاب میکنه که در زندگی روزمره شاید کسی بهش توجه نکنه اما اونقدر خوب اجزای محل رو بهت نشون میده که در انتها روح اون مکان رو میشناسی. درود بر بکمن دوستداشتنی!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.