یادداشت ساینا فرج پور

ژتون قرمز من
        داستان احساسی
اینکه صفحه ۸۷ متوجه میشیم اون خواهری که تمام مدت ازش حرف میزده در واقع انسان نبوده و بعد تا آخر ماجرا چه اتفاقاتی میوفته خیلی احساسات جالبی رو همراه با داستان تجربه میکنیم و مخصوصا سکانس آخر آخر داستان🥲
به شخصه حتی جاهایی که رز مری دچار حالت تهوع و حس سرما میشد تونستم همزاد پنداری کنم و دردشو واقعا در جسم خودم حس کنم....
      
2

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.