یادداشت حیران

حیران

حیران

1402/10/11

هفت دختر، هفت پسر
        این کتاب اولین داستان بزرگسالی بود که پس از گذراندن دوران کودکی و کنار گذاشتن کتاب داستان های کودکانه ی خوش رنگ و لعابِ مربع شکل آن دوران، خواندم. در شور و هیجان های سیزده سالگی تا مدت ها خودم را دخترک شخص اول داستان می‌پنداشتم. کاش کتاب امانتی نبود و با آن جلد کهنه خوشبو برای خودم نگه می داشتمش.
      
15

18

(0/1000)

نظرات

چه خوب که توی اون سن خوندی امیدوارم الهام بخش بوده باشه برات 

0

حیران

حیران

1403/2/24

پوران تا سالها قهرمان خیالی زندگی ام بود.

0