یادداشت آرمینا ؛

دوست تا همیشه
        میتونم بگم جزو زیبا ترین کتاب هایی بود که خوندم؛ 
داستان در مورد دو دوست صمیمی که یکی از آنها همینطور که از جلد کتاب هم مشخصه اوایل داستان بر اثر تصادف فوت می‌کنه ، و حالا داستان دختری تنها رو داریم که دوست صمیمی خودش رو از دست داده ؛ 
و تاثیرات روحی و روانی که روی این دختر تنها داره ، و داستان ما جایی  به اوج خودش میرسه که به ظاهر روح این  دختر توی این دنیا میمونه و دوستش رو هر جایی که می‌ره همراهی می‌کنه ، از یه جایی به بعد شروع می‌کنه به آزار دادن اون از لحاظ روانی ، باعث میشه که مثل خودش قلدری و دعوا کنه !
این کتاب ممکنه ظاهرش کودکانه به نظر برسه اما من نوجوان با وجود اینکه این نوع کتاب هارو نمیخوندم شدیدا با این داستان ابراز همدردی کردم و درکش کردم ؛ و اینکه مفهوم عمیقی داشت و نسبتا از کلمات سطحی استفاده شده بود چون معمولا بچه هایی که سن کمتری دارن این کتابهارو میخونن و بنظرم با وجود اینکه خواسته بود متنش ساده باشه مفهوم داستان رو خیلی خوب رسانده بود و داستان پر فراز و نشیبی بود .
کتابی که از ته دلم باهاش اشک ریختم ؛
جزو کتاب های مورد علاقم بود و مفتخر شدم اگه تونستم با این یادداشت شما رو به خواندن این کتاب ترقیب کنم :>
ببخشید اگه نتونستم یادداشت خوبی بنویسم:)

      
13

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.