یادداشت امیرمهدی

                همیشه پیرشدن جزو بزرگ ترین دغدغه هام بود! وقتی ازم میپرسیدن ، میگفتم ابدا از مرگ نمیترسم ( و یجورایی مرگ آسون رو یه سعادت آسمانی میدونستم ) اما جوری که همیشه گفتم من از پیری وحشت دارم!! این که فقط زنده باشی و زندگی نکنی ، استقلال انجام کوچک ترین کاراتو نداشته باشی و بشی سربار بقیه ( این زندگی وقتی تو سلامتی کاملی به اندازه کافی و فراتر از کافی سخت هست !) ؛ این کتاب برای پاسخ یا لاقل حرف زدن در مورد این دغدغس! اینکه جامعه امروزمون چطور با پیرشدن برخور میکنه.... و چقدر قصه تلخیه 
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.