یادداشت فاطمه شایان پویا

                برخیزید، آهنگ برخاستن یک ملت است‌.
.
یک نمونه منحصر بفرد، و یک پنجره جدید و دلنشین برای سفر در روزگار و مکتب انقلاب.

در این چهل و چند سال، محصولات بی شمار دیداری و شنیداری و نوشتاری در موضوع انقلاب دیده و شنیده و خوانده ایم.
اما معدود بوده اند آنهایی که از زاویه ای نو به مسئله بپردازند.
برخیزید برای من تنها یک کتاب خاطره و تاریخ نگاری نبود.
یک هویت بود؛ هویت‌ یک انسان، یک محله، یک شهر و یک فرهنگ؛ 
برخیزید به قاعده هزاران برگه نت موسیقی، سیری آهنگین و خوش نوا در صیر یک‌ آرمان بود.
سیدحمید شاهنگیان، متولد سال ۱۳۲۸، پسربچه شیطان ولی سربراه محله سرچشمه تهران، در یک خانواده مذهبی و مبارز، توی کوچه پس کوچه های باریک محله سازدهنی می زند و قد می کشد و از همان کودکی، ساز زندگیش را زیر سایه ائمه،  با روضه های خانگی و محلی تکیه سادات اخوی و مسجد سراج الدوله و حسینیه فاطمیه کوک میکند. چه آن ۵ شنبه شب های پرستاره که در وطن، بارفقای قدیمی برنامه دعا و تفریح و روشنگری را در کنار هم دارند؛ 
چه آن وقتی که خارج از کشور، در دوران دانشجویی، خانه اش در شیکاگو به محل تجمع دانشجویان مسلمان و فعالیت های انقلابی مبدل می شود و در دانشگاه سانتیاگو انجمن اسلامی ایجاد می کند. 
ریتم زندگیش اما، آن وقتی تند می شود که در میانه اعتراضات و تظاهرات سال ۵۷، به ایران باز می گردد و کشتار ۱۷ شهریور، می شود نقطه آغاز یک سرود دسته جمعی تک نفره! شاعر و نوازنده و گروه کر این سرود، شخص اوست؛ با کمترین امکانات و خفقان ترین شرایط مملکت.
اما بازتاب باشکوه این سرود در کوچه و خیابان درحالی که حتی نزدیکان‌ او نیز خیال می کردند اولین کاست آن، از دانشجویان مسلمان مقیم فرانسه به دستشان رسیده، او را بر این میدارد که با همین نت، بنوازد...
فعالیت هایش را در حسینیه ارشاد با مرحوم صبحدل، حمید سبزواری، محمدرضا شریفی نیا و ... ادامه میدهد و در کنار هم سرودهای انقلابی می سرایند و در خفقان کامل آن روزگار، اجرا می کنند و این سرودها رفته رفته در بین مردم پخش می گردد و جوانه می زند و سبز می شود.
و رفته رفته همنوایی هایش با دوستان و نوجوانان مشتاق اوج میگیرد و "سرود خمینی ای امام" در فرودگاه و "برخیزید" در بهشت زهرا مشتی از خروارها نوای انقلابیست که روح و جانی تازه به انقلاب می بخشد.
سید حمید حالا، پس از انقلاب، عضو سپاه می شود و در پادگان امام علی، نیروها را ارزیابی میکند. 
بعدها بنیاد هنری مستضعفین را اداره میکند و بعد هم مدیریت واحد موسیقی و ریاست شورای شعر و موسیقی صدا و سیما را به عهده می گیرد.
از سال ۶۰ مدیریت هواپیمایی آسمان را عهده دار می شود و از ۶۵ رایزن فرهنگی هندوستان می شود. اما نبضش کماکان برای مردمش و انقلابش می تپد و ریتم می گیرد.
او، دوباره به ایران باز می گردد.‌ در صدا و سیما به فضای موسیقی پاپ دهه هفتاد، رنگ و بوی ارزشی میدهد و در تمام این سالها و در همه حال و همه وقت، هماره ترانه زیبای وطن در وجودش لانه دارد و عشق می ورزد و دست از ساختن سرودها و آهنگ های انقلابی نمی کشد. 
بازتاب پربرکت سرودها، اشعار و آهنگ های ساخته سید حمید شاهنگیان، در ذهن و جان و زمزمه مخاطبین در اقشار  و سنین مختلف
 جامعه کماکان جاری و ساریست.
مثل این بیت بر دیواری از خونین شهر: 
از شهیدان به ما این پیام است
راه حق راه سرخ امام است...
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.