یادداشت راضیه بابایی

        یک داستان فانتزی در مورد یک خانواده پادشاهی از نسل سلیمان نبی که با یک نیمه غول انسان درگیر می شوند.
تصاویر خیلی زشت و ترکیب رنگها تیره و تار هستند.
صفحات کتاب پر از نوشته که اصلا مخاطب حوصله اش نمی کشد بخواند.
متن خیلی کش دار و خسته کننده است. فانتزی کار چهارچوب درست درمان ندارد هرچه نویسنده به ذهنش رسیده در اثر وارد کرده. زیادی از حد عجیب و غریب است و یک اشکالاتی هم دارد.
در شناسنامه نوشته است مخاطب گروه سنی ج.
بعد در مورد جاری شدن شیر در سینه یک نیمه غول صحبت کرده!
بعید می دانم مخاطبان گروه سنی ج حوصله شان بگیرد و این اثر را بخوانند.