بریده کتابهای دختر موشرابی ماه منیر 1403/8/25 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 50 متحیر نشو جوان! از انگلیسی جماعت هر چه بگویی برمی آید! زیرکند و ناقلا! اگر میرغضب ما با تیزی دشنه سر میبرد، انگلیسی جماعت با پنبه سر می برد... 0 1 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 170 1 5 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 78 لات هم که باشی برای خودت خط و خطوطی داری. چهار تا معرکه گیری و شکستن شیشه و لیچار بار مخالفان دولت روس کردن توفیر دارد با بی ناموسی و بی رگی. ... سگ درگاه علی مرتضی. کریم سنگی 0 2 نُها :) 1403/8/16 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 150 رفیق باز بودی یا نه؟ آدم رفیق باز جونش برای رفیقش در میره خار به پای رفیقش بره انگار تیغ به چشمش رفته آهش به آه رفیقش بنده دمش به دم رفیق.رفیقت که حالش خوب باشه حالت خوبه وای به روزی که رفیقت زمین گیر بشه و امید از خونش کوچ کنه و بره غصه ی رفیق از غصه ی خود آدم سنگین تره کمر رو خم میکنه و مورو سفید . 0 1 بهار 1402/10/27 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 65 :<<خون است که مرد را از نامرد جدا میکند و ظالم را از مظلوم. خون مظلوم آتش در نیستان است!فغانش که بلند شود دل های خواب را هم نهیب میزند.>> 0 0 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 190 همین قدر بگم که طیب پای معرفتش جون داد. یکی از شیخ های تهرون پیام داد که حر هم احترام حضرت زهرا کرد که حر شد. آقا طیب حرمت حضرت زهرا رو نگه داشت که عاقبت به خیر شد. 0 1 ماه منیر 1403/8/27 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 73 هر چه بر سر این ملک میرود، یا به واسطه اعتماد بی جا به اجنبی است یا کوتاهی در مقابل زیاده خواهی او. درمقابل اجنبی اگر گردن کج کردی، تا به زانویت ننشاند، دست بردار نخواهد بود. وقتی سر تسلیم فرود آوردی، سر ذلت هم باید فرود آوری.... 0 0 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 146 خنده های دخترک چشم آبی سحرمان کر ه بود تا مویه های دختر شیخ را نشنویم. کاش از آن پلو نمی خوردم... 0 2 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 227 0 6
بریده کتابهای دختر موشرابی ماه منیر 1403/8/25 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 50 متحیر نشو جوان! از انگلیسی جماعت هر چه بگویی برمی آید! زیرکند و ناقلا! اگر میرغضب ما با تیزی دشنه سر میبرد، انگلیسی جماعت با پنبه سر می برد... 0 1 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 170 1 5 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 78 لات هم که باشی برای خودت خط و خطوطی داری. چهار تا معرکه گیری و شکستن شیشه و لیچار بار مخالفان دولت روس کردن توفیر دارد با بی ناموسی و بی رگی. ... سگ درگاه علی مرتضی. کریم سنگی 0 2 نُها :) 1403/8/16 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 150 رفیق باز بودی یا نه؟ آدم رفیق باز جونش برای رفیقش در میره خار به پای رفیقش بره انگار تیغ به چشمش رفته آهش به آه رفیقش بنده دمش به دم رفیق.رفیقت که حالش خوب باشه حالت خوبه وای به روزی که رفیقت زمین گیر بشه و امید از خونش کوچ کنه و بره غصه ی رفیق از غصه ی خود آدم سنگین تره کمر رو خم میکنه و مورو سفید . 0 1 بهار 1402/10/27 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 65 :<<خون است که مرد را از نامرد جدا میکند و ظالم را از مظلوم. خون مظلوم آتش در نیستان است!فغانش که بلند شود دل های خواب را هم نهیب میزند.>> 0 0 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 190 همین قدر بگم که طیب پای معرفتش جون داد. یکی از شیخ های تهرون پیام داد که حر هم احترام حضرت زهرا کرد که حر شد. آقا طیب حرمت حضرت زهرا رو نگه داشت که عاقبت به خیر شد. 0 1 ماه منیر 1403/8/27 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 73 هر چه بر سر این ملک میرود، یا به واسطه اعتماد بی جا به اجنبی است یا کوتاهی در مقابل زیاده خواهی او. درمقابل اجنبی اگر گردن کج کردی، تا به زانویت ننشاند، دست بردار نخواهد بود. وقتی سر تسلیم فرود آوردی، سر ذلت هم باید فرود آوری.... 0 0 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 146 خنده های دخترک چشم آبی سحرمان کر ه بود تا مویه های دختر شیخ را نشنویم. کاش از آن پلو نمی خوردم... 0 2 زکیه صلاحی پور 1402/5/22 دختر موشرابی محمد حسین زاده 4.0 28 صفحۀ 227 0 6