بریده کتابهای چشمان تاریکی پانیذ مالکی 1402/4/20 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 298 یکی از چیزایی که تو ارتش یاد گرفتم این بود که هر چند وقت یک بار باید وایستی و نیروت رو دوباره سازماندهی کنی، اما اگر زیاد مکث کنی، جریان عوض میشه و تورو با خودش میبره. 0 12 پانیذ مالکی 1402/4/18 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 10 دنی را با تمام وجودش دوست داشت؛ اما او رفته بود. در تصادف اتوبوس همراه چهارده پسر بچه ی دیگر له و لورده شده بود. تنها یک قربانی از یک تراژدی بزرگ تر. قابل شناسایی نبود. مرده بود. سرد. در حال پوسیدن. در تابوت. زیر زمین. برای همیشه. 0 21 پانیذ مالکی 1402/4/19 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 120 ظاهرا وقتی بچه میمیره یکی از بدترین کارهایی که برخی والدین میکنن نگاه نکردن به جسد داخل تابوته. باید چند لحظه کنار مرده بمونی، به اندازه ای که قبول کنی اون دیگه زنده نخواهد شد. 0 2 نوا 1403/1/18 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 57 کسی که بهای چیزی را می پردازد معمولا ارزش بیش تری برایش قائل می شود تا کسی که همان گزینه را رایگان به دست آورده است. 1 5 پانیذ مالکی 1402/4/18 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 40 ویوین یک "بانوی پنج سنتی" بود.این اصطلاحی بود که صاحبان کازینو برای خانم های مسنی که زندگی اجتماعی شان حول علاقه وسواس گونه به ماشین های بخت آزمایی میگذشت به کار میبردند. 0 3
بریده کتابهای چشمان تاریکی پانیذ مالکی 1402/4/20 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 298 یکی از چیزایی که تو ارتش یاد گرفتم این بود که هر چند وقت یک بار باید وایستی و نیروت رو دوباره سازماندهی کنی، اما اگر زیاد مکث کنی، جریان عوض میشه و تورو با خودش میبره. 0 12 پانیذ مالکی 1402/4/18 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 10 دنی را با تمام وجودش دوست داشت؛ اما او رفته بود. در تصادف اتوبوس همراه چهارده پسر بچه ی دیگر له و لورده شده بود. تنها یک قربانی از یک تراژدی بزرگ تر. قابل شناسایی نبود. مرده بود. سرد. در حال پوسیدن. در تابوت. زیر زمین. برای همیشه. 0 21 پانیذ مالکی 1402/4/19 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 120 ظاهرا وقتی بچه میمیره یکی از بدترین کارهایی که برخی والدین میکنن نگاه نکردن به جسد داخل تابوته. باید چند لحظه کنار مرده بمونی، به اندازه ای که قبول کنی اون دیگه زنده نخواهد شد. 0 2 نوا 1403/1/18 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 57 کسی که بهای چیزی را می پردازد معمولا ارزش بیش تری برایش قائل می شود تا کسی که همان گزینه را رایگان به دست آورده است. 1 5 پانیذ مالکی 1402/4/18 چشمان تاریکی دین کونتز 3.3 6 صفحۀ 40 ویوین یک "بانوی پنج سنتی" بود.این اصطلاحی بود که صاحبان کازینو برای خانم های مسنی که زندگی اجتماعی شان حول علاقه وسواس گونه به ماشین های بخت آزمایی میگذشت به کار میبردند. 0 3