بریده کتابهای یک بعدازظهر ناخوانده|زینب|1402/04/18یک بعدازظهر ناخواندهرویا باقری2.52صفحۀ 1بعد از تو شهر در خفقانی عظیم مرد بعد از تو هیچ پنجرهای چشم وا نکرد وقتی که خنده از لب ما دست میکشید، گریه برای آمدنش پابهپا نکرد یک گوشه با من مینشیند سرد و ساکت تنهاییام کاری به این و آن ندارد "رویا باقری"02
بریده کتابهای یک بعدازظهر ناخوانده|زینب|1402/04/18یک بعدازظهر ناخواندهرویا باقری2.52صفحۀ 1بعد از تو شهر در خفقانی عظیم مرد بعد از تو هیچ پنجرهای چشم وا نکرد وقتی که خنده از لب ما دست میکشید، گریه برای آمدنش پابهپا نکرد یک گوشه با من مینشیند سرد و ساکت تنهاییام کاری به این و آن ندارد "رویا باقری"02