بریدۀ کتاب

zeinab dabagh

zeinab dabagh

1402/11/3

ناقوس ها به صدا در می آیند
بریدۀ کتاب

صفحۀ 56

«اینکه می‌گویید به خاطر ترس از مرگ فرمان جنگ نمی‌دهم، به خدا سوگند، باکی ندارم که به آغوش مرگ بروم یا مرگ نزد من آید. به خدا سوگند، هیچ روزی جنگ را به تأخیر نینداختم جز به امید اینکه گروهی به من بپیوندند و هدایت شوند. این برای من بهتر از این است که آنان به خاطر گمراهی‌شان_هرچند در گناه باشند_در جنگ نابود شوند.»

«اینکه می‌گویید به خاطر ترس از مرگ فرمان جنگ نمی‌دهم، به خدا سوگند، باکی ندارم که به آغوش مرگ بروم یا مرگ نزد من آید. به خدا سوگند، هیچ روزی جنگ را به تأخیر نینداختم جز به امید اینکه گروهی به من بپیوندند و هدایت شوند. این برای من بهتر از این است که آنان به خاطر گمراهی‌شان_هرچند در گناه باشند_در جنگ نابود شوند.»

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.