بریدهای از کتاب کوری اثر حشمت اله آزادبخت
1402/9/29
صفحۀ 152
اگر به کوری بگویند آزادی و دروازه ای که او و دنیا را از او جدا میکند باز کنیم و اصرار به رفتنش کنیم، نمیرود و همانجا وسط راه کنار رفقای خودش میماند و تکان نمیخورد. چون سرا پا وحشت میشود و نمیداند کجا برود.
اگر به کوری بگویند آزادی و دروازه ای که او و دنیا را از او جدا میکند باز کنیم و اصرار به رفتنش کنیم، نمیرود و همانجا وسط راه کنار رفقای خودش میماند و تکان نمیخورد. چون سرا پا وحشت میشود و نمیداند کجا برود.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.