بریده‌ای از کتاب آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) اثر نادر ابراهیمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 116

#بیچارگی او در این بود که هم از #برد می ترسید هم از #باخت. وقتی #ترسو ها به #جبهه می ایند و #خطر را می پذیرند و خطر را می پذیرند، شک نباید کرد که پشت جبهه، خطر بزرگتری وجود داشته است....

#بیچارگی او در این بود که هم از #برد می ترسید هم از #باخت. وقتی #ترسو ها به #جبهه می ایند و #خطر را می پذیرند و خطر را می پذیرند، شک نباید کرد که پشت جبهه، خطر بزرگتری وجود داشته است....

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.